پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد - آکادمی سامان کریمی‌شاد

پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن یا عملکرد قیمت، یک روش تحلیلی در بازارهای مالی است که در آن از رفتار و حرکت قیمت به عنوان نشانگر عملکرد بازار استفاده می‌شود. در این روش، تحلیل فنی و ابزارهای مرتبط با آن مانند شاخص‌ها و الگوهای قیمتی نادیده گرفته می‌شوند و به جای آن، تمرکز بر روی حرکت قیمت و نمودار قیمتی قرار می‌گیرد.

این روش به دلیل سادگی و قابلیت استفاده برای تحلیل بازار، محبوبیت بالایی در بین تریدرها و سرمایه‌گذاران دارد. همچنین، پرایس اکشن به عنوان یکی از روش‌های تحلیلی ابزار‌های مالی با شکستن تعاملات پیچیده بازار به مؤلفه‌های ساده‌تر، می‌تواند در بهبود تصمیم‌گیری‌های تریدرها و کاهش خطاهای آنان موثر باشد.

برای استفاده از روش پرایس اکشن، نیاز به دانشی از تحلیل تکنیکال و مهارت در تفسیر نمودار قیمتی است. در این روش، مشاهده و تحلیل مداوم حرکت قیمت در نمودارهای مختلف و تشخیص الگوهای آن، از جمله مهارت‌های مورد نیاز برای پیاده‌سازی این روش است.

در کل، پرایس اکشن به عنوان یکی از روش‌های تحلیلی در بازارهای مالی، به دلیل سادگی و قابلیت استفاده برای تحلیل بازار، مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرچند که این روش به دانشی از تحلیل تکنیکال و مهارت در تفسیر نمودار قیمتی نیاز دارد، اما به دلیل امکان استفاده در تصمیم‌گیری‌های تریدرها و کاهش خطاهای آنان، به‌عنوان یکی از روش‌های مفید در بازارهای مالی محسوب می‌شود.

پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن چیست؟

مزایای استفاده از پرایس اکشن

یکی از مزایای استفاده از پرایس اکشن، عدم نیاز به استفاده از ابزارهای پیچیده و تحلیلی در تحلیل بازار است. در این روش، تمرکز بر روی رفتار و حرکت قیمت در بازار قرار می‌گیرد و تحلیل فنی و ابزارهای مرتبط با آن مانند شاخص‌ها و الگوهای قیمتی به کمک نمی‌آیند. با توجه به این موضوع، این روش به عنوان یکی از ساده‌ترین و موثرترین روش‌های تحلیلی در بازارهای مالی محسوب می‌شود.

در پرایس اکشن، تمرکز بر روی حرکت قیمت در بازار قرار می‌گیرد. این به این معناست که در این روش، تریدر به جای تحلیل شاخص‌های تکنیکال و الگوهای قیمتی، از حرکت قیمت در بازار برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کند. با مشاهده نمودار قیمتی و تحلیل حرکت قیمت در آن، تریدر می‌تواند به تصمیمات بهتری در خصوص خرید یا فروش دارایی‌ها برای رسیدن به سود بیشتر برسد.

نکته مهمی که در این روش باید مد نظر قرار داد، این است که پرایس اکشن تنها برای تحلیل بازار استفاده می‌شود و هیچ‌گونه تضمینی برای موفقیت در بازارهای مالی ندارد. به‌علاوه، باید توجه داشت که پرایس اکشن در هر بازار ممکن است به‌طور متفاوت عمل کند و نتایج آن نیز متفاوت باشد.

در نهایت، پرایس اکشن به‌عنوان یکی از روش‌های تحلیلی در بازارهای مالی، دید متفاوتی به بازار و حرکت قیمت در آن ارائه می‌دهد و می‌تواند به تریدرها در تصمیم‌گیری‌هایشان کمک کند. برای موفقیت در استفاده از پرایس اکشن، تریدر باید به دقت و با حوصله به تحلیل حرکت قیمت در بازار بپردازد و برای گرفتن تصمیمات درست، با توجه به تجربه و دانش کافی در این حوزه، اقدام کند.

مزایای پرایس اکشن
مزایای پرایس اکشن

تکنیک های پرایس اکشن

تکنیک های پرایس اکشن شامل روش های مختلفی برای تحلیل حرکت قیمت در بازار است که به تریدران کمک می کند تا با دقت و دانش بهتری تصمیم بگیرند. در ادامه به برخی از تکنیک های پرایس اکشن اشاره می کنیم:

شمع های ژاپنی (Japanese Candlesticks): در این روش، برای تحلیل حرکت قیمت، از نمودار شمع های ژاپنی استفاده می شود. هر شمع، نشان دهنده حرکت قیمت در یک بازه زمانی مشخص است و با ترکیب چندین شمع، الگوهای قیمتی مختلفی شکل می گیرد.

سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Levels): در این روش، به دنبال تشخیص سطوح حمایت و مقاومت در بازار هستیم. سطح حمایت، نشان دهنده نقطه ای در بازار است که قیمت احتمالا به آن برمی گردد و سطح مقاومت، نشان دهنده نقطه ای است که قیمت احتمالا به آن نخواهد رسید.

الگوهای قیمتی (Price Patterns): در این روش، به دنبال شناسایی الگوهای قیمتی در بازار هستیم که می توانند به تریدران در تصمیم گیری کمک کنند. برخی از الگوهای قیمتی عبارتند از سر شانه های بالا یا پایین، مثلث ها، قلع و قمر، کاپ و دسته و …

روند (Trend): در این روش، به دنبال تشخیص روند قیمت در بازار هستیم. روند می تواند به صعودی، نزولی یا جانبی بودن قیمت اشاره داشته باشد.

میزان تقاضا و عرضه (Supply and Demand): در این روش، به دنبال تشخیص میزان تقاضا و عرضه در بازار هستیم. در صورتی که میزان تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت احتمالا به بالا خواهد رفت و در صورتی که میزان عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت احتمالا به پایین خواهد رفت.

تریدر
تریدر

نوسانات قیمت (Price Swings): در این روش، به دنبال تشخیص نوسانات قیمت در بازار هستیم. نوسانات قیمت نشان دهنده حرکت قیمت در یک بازه زمانی مشخص است و می توان از آن برای تشخیص نقاط ورود و خروج به بازار استفاده کرد.

تحلیل فضای زمانی (Timeframe Analysis): در این روش، به دنبال تحلیل بازه های زمانی مختلف در بازار هستیم. با تحلیل بازه های زمانی کوتاه، می توان نوسانات کوچک قیمت را شناسایی کرد و با تحلیل بازه های زمانی بلند، می توان روند کلی بازار را تشخیص داد.

تحلیل شکل (Shape Analysis): در این روش، به دنبال تحلیل شکل قیمت در بازار هستیم. شکل قیمت می تواند شامل الگوهای مختلفی باشد که با تحلیل آنها می توان به نتایج مفیدی دست پیدا کرد.

در نهایت، باید توجه داشت که تکنیک های پرایس اکشن تنها بخشی از تحلیل بازار هستند و برای تصمیم گیری صحیح در ترید، باید از انواع تحلیل های دیگر مانند تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد.

الگوهای پرایس اکشن

علاوه بر تکنیک های مختلف، در پرایس اکشن از الگوهای مختلفی نیز استفاده می شود که در تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار بسیار مفید هستند. برخی از معروف ترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از:

Double Top: در این الگو، قیمت به یک سطح بالایی می رسد، سپس به پایین می آید و دوباره به همان سطح بالا می رسد، اما نتواند آن را شکست دهد و سپس به پایین می رود. این الگو معمولا برای پیش بینی روند نزولی استفاده می شود.

Double Bottom: این الگو مشابه Double Top است، با این تفاوت که قیمت به یک سطح پایینی می رسد، سپس به بالا می آید و دوباره به همان سطح پایین می رسد، اما نتواند آن را شکست دهد و سپس به بالا می رود. این الگو معمولا برای پیش بینی روند صعودی استفاده می شود.

Head and Shoulders: در این الگو، قیمت به یک سطح بالایی می رسد و سپس به پایین می آید تا یک “شانه” ایجاد شود. سپس دوباره به بالا می رود تا یک “سر” ایجاد شود، و سپس دوباره به پایین می آید تا “شانه” دیگری ایجاد شود. این الگو معمولا برای پیش بینی روند نزولی استفاده می شود.

Inverse Head and Shoulders: این الگو مشابه Head and Shoulders است، با این تفاوت که برعکس است. در این الگو، قیمت به یک سطح پایینی می رسد و سپس به بالا می آید تا یک “شانه” ایجاد شود. سپس دوباره به پایین می آید تا یک “سر” ایجاد شود، و سپس دوباره به بالا می رود تا “شانه” دیگری ایجاد شود.

Bullish and Bearish Engulfing Patterns: در این الگو، یک شمع بزرگ تر از شمع قبلی را مشاهده می کنیم که باعث می شود شمع قبلی به صورت کامل درون آن قرار بگیرد. در Bullish Engulfing Pattern، شمع بزرگ بعد از شمع کوچک نشان دهنده نوسانات نزولی است و در Bearish Engulfing Pattern، شمع بزرگ بعد از شمع کوچک نشان دهنده نوسانات صعودی است.

Pin Bar: در این الگو، شمعی با بدنی کوچک و سایه های بلند به سمت بالا و پایین است. در حالت Bullish، سایه پایین بیشتر از سایه بالا است و در حالت Bearish، سایه بالا بیشتر از سایه پایین است. این الگو به عنوان سیگنالی برای ورود به بازار بسیار محبوب است.

Inside Bar: در این الگو، شمع بعدی کاملا درون شمع قبلی قرار می گیرد. این الگو معمولا به عنوان نشانه ای از نوسانات قبل از حرکت قیمت به یک سمت استفاده می شود.

در کنار این الگوها، الگوهای دیگری مانند Outside Bar، Pennant، Wedge و… نیز وجود دارند که می توانند به عنوان نشانه هایی از نوسانات قیمت در بازار استفاده شوند.

لازم به ذکر است که هر الگوی پرایس اکشن به تنهایی نمی تواند به عنوان یک سیگنال قطعی برای ورود به بازار استفاده شود و همیشه باید با توجه به شرایط کلی بازار و ترکیب با سایر شاخص ها و نشانه ها برای تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از بازار استفاده شوند.

روند (Trend)

در پرایس اکشن، روند یکی از مهمترین عواملی است که در تحلیل قیمت و تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از بازار باید در نظر گرفته شود. روند می تواند در سه حالت صعودی، نزولی و برخوردی باشد.

روند صعودی به معنای حرکت قیمت به سمت بالا است که به صورت مستمر و پیوسته ادامه پیدا می کند. در این حالت، برای ورود به بازار معمولا از الگوهای Bullish بهره گرفته می شود.

روند نزولی به معنای حرکت قیمت به سمت پایین است که به صورت مستمر و پیوسته ادامه پیدا می کند. در این حالت، برای ورود به بازار معمولا از الگوهای Bearish بهره گرفته می شود.

روند برخوردی به معنای عدم حرکت پایدار قیمت در یک جهت خاص است. در این حالت، قیمت به صورت بین پشتوانه و مقاومت جابجا می شود و امکان تصمیم گیری دشوارتر می شود. در این حالت، ممکن است از الگوهایی مانند Inside Bar و Pin Bar بهره گرفته شود.

برای شناسایی روند، معمولا از ابزارهایی مانند خطوط مقاومت و پشتوانه، SMA و EMA استفاده می شود. خطوط مقاومت به عنوان سطوحی که قیمت در برابر آنها مقاومت می کند و خطوط پشتوانه به عنوان سطوحی که قیمت در برابر آنها پشتیبانی می کند، شناخته می شوند. همچنین SMA و EMA به عنوان ابزارهایی برای تشخیص روند مورد استفاده قرار می گیرند. این خطوط معمولا به صورت خطوط روی نمودار برای سهولت در شناسایی روند نشان داده می شوند.

تحلیل روند ترند
تحلیل روند ترند

سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Levels)

در پرایس اکشن، سطوح حمایت و مقاومت از جمله مهمترین ویژگی های نمودارهای قیمتی هستند. این سطوح می توانند به عنوان نقاط مرجع برای تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از بازار و همچنین برای تعیین ترتیب اولویت در تصمیم گیری استفاده شوند.

سطح حمایت به عنوان یک سطح پایین تر قیمت، نقطه ای است که به عنوان حداقل قیمت در یک بازه زمانی تعریف می شود. در این حالت، بیشتر افراد به دنبال ورود به بازار هستند زیرا این سطح به عنوان یک نقطه ورود مناسب شناخته می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت از یک سطح حمایت برخورد کرده باشد، احتمال وجود یک الگوی Bullish به صورت بیشتر است که می تواند نشان دهنده شروع یک روند صعودی باشد.

سطح مقاومت به عنوان یک سطح بالاتر قیمت، نقطه ای است که به عنوان حداکثر قیمت در یک بازه زمانی تعریف می شود. در این حالت، بیشتر افراد به دنبال خروج از بازار هستند زیرا این سطح به عنوان یک نقطه خروج مناسب شناخته می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت از یک سطح مقاومت برخورد کرده باشد، احتمال وجود یک الگوی Bearish به صورت بیشتر است که می تواند نشان دهنده شروع یک روند نزولی باشد.

سطوح حمایت و مقاومت به طور معمول با استفاده از خطوط روی نمودار نشان داده می شوند. این خطوط معمولا با استفاده از ابزارهایی مانند خطوط ترسیم شده در قسمت قبل، کشیده می شوند. در بسیاری از تریدرها و سرمایه گذاران از اهمیت سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل پرایس اکشن آگاهی دارند و از آنها برای تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از بازار استفاده می کنند. با این حال، شناختن تنها یک سطح حمایت یا مقاومت ممکن است کافی نباشد و باید بیشتر به روند تاریخی نمودار توجه کرد.

به عنوان مثال، در مقایسه دو سطح حمایت و مقاومت، اگر یک سطح حمایت با توجه به سابقه تاریخی نمودار قوی تر باشد، این سطح ممکن است بهترین نقطه برای ورود به بازار باشد. به همین ترتیب، اگر یک سطح مقاومت با توجه به سابقه تاریخی نمودار ضعیف تر باشد، این سطح ممکن است برای خروج از بازار بهترین نقطه باشد.

همچنین باید توجه داشت که سطوح حمایت و مقاومت ممکن است در طول زمان تغییر کنند و به طور مداوم نیاز به بروزرسانی داشته باشند. برای این منظور، می توانید با بررسی تغییرات نمودار و شناخت روندهای جدید سعی کنید تا سطوح حمایت و مقاومت جدیدی را شناسایی کنید.

در نهایت، باید توجه داشت که استفاده از سطوح حمایت و مقاومت تنها یکی از ابزارهای موجود در تحلیل پرایس اکشن است و برای داشتن یک تحلیل دقیق تر و کامل تر، باید با استفاده از سایر تکنیک ها و الگوهای پرایس اکشن و همچنین با در نظر گرفتن عوامل موثر در بازار، به تصمیم گیری پرداخت.

پرایس اکشن
پرایس اکشن

الگوهای قیمتی (Price Patterns)

در تحلیل پرایس اکشن، الگوهای قیمتی (Price Patterns) یکی از ابزارهای اساسی برای شناسایی روندها و تغییرات بازار هستند. این الگوها معمولاً با ترکیب قیمت و حجم نمودارهای بازار تشکیل می شوند و می توانند به صورت مثبت یا منفی در تحلیل بازار مؤثر باشند.

در ادامه به برخی از معروف‌ترین الگوهای قیمتی پرایس اکشن اشاره می‌شود:

۱- الگوی Double Top و Double Bottom: در این الگو، بالاترین قیمت یا پایین‌ترین قیمت دو بار تست می‌شود. این الگو به عنوان یک نشانه‌ی برعکس شدن جهت قیمت شناخته می‌شود.

۲- الگوی Head and Shoulders و Inverse Head and Shoulders: در این الگو، دو شانه (Shoulder) برای قیمت شکل می‌گیرد که بین آنها قسمت بالایی یا پایینی ایجاد می‌شود که Head نامیده می‌شود. در الگوی Head and Shoulders، Head در بالای الگو قرار می‌گیرد و در الگوی Inverse Head and Shoulders در پایین الگو. این الگو به عنوان یک نشانه برای افزایش یا کاهش جهت قیمت شناخته می‌شود.

۳- الگوی Triangles: این الگو دارای سه نوع است: Ascending Triangle، Descending Triangle و Symmetrical Triangle. در این الگو، خطوط شکل مثلثی را شکل می‌دهند که قسمت بالایی و پایینی شکل مثلثی مشترک است. این الگو به عنوان یک نشانه برای ادامه یا تغییر جهت قیمت شناخته می‌شود.

الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی

میزان تقاضا و عرضه (Supply and Demand) در پرایس اکشن

میزان تقاضا و عرضه یکی از مهم‌ترین مفاهیم در تحلیل پرایس اکشن است. بر اساس این مفهوم، هر زمان که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت افزایش پیدا می‌کند و برعکس، هر زمان که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش می‌یابد.

در تحلیل پرایس اکشن، میزان تقاضا و عرضه با استفاده از الگوهایی همچون “Support and Resistance”، “Double Top and Double Bottom”، “Head and Shoulders” و “Wedge” تعیین می‌شود. به عنوان مثال، در یک الگوی Head and Shoulders، گردن خطی به‌عنوان یک سطح حمایت تعریف می‌شود که هنگام شکستن آن، با احتمال بالا قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند. به‌طور مشابه، در الگوی Double Top، نقطه دوم بالاترین قیمت به‌عنوان سطح مقاومت تعریف می‌شود که هنگام شکستن آن، قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند.

همچنین، به‌طور کلی، میزان تقاضا و عرضه در بازار با توجه به فاکتورهای اقتصادی، سیاسی و موجودی کالاها تعیین می‌شود. به‌عنوان مثال، در صورت کاهش تولید یک کالا، عرضه آن کالا کاهش می‌یابد و در نتیجه، قیمت آن افزایش پیدا می‌کند. به همین ترتیب، در صورت افزایش تقاضا برای یک کالا، عرضه آن کاهش می‌یابد و قیمت آن نیز افزایش پیدا می‌کند.

میزان تقاضا و عرضه
میزان تقاضا و عرضه

پرایس اکشن بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟

پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال هر دو ابزارهایی هستند که برای پیش‌بینی جهت حرکت بازار و تصمیم‌گیری درباره خرید و فروش سرمایه‌گذاری استفاده می‌شوند. اما این دو ابزار در اصل با هم متفاوت هستند.

تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها، میانگین‌های متحرک، فیبوناچی، شمع‌های ژاپنی و بسیاری از ابزارهای دیگر برای پیش‌بینی جهت حرکت بازار استفاده می‌کند. با این حال، بسیاری از این ابزارها مبتنی بر قیمت گذاری سابقه بازار و اطلاعات سابقه است. به عبارت دیگر، تحلیل تکنیکال تلاش می‌کند تا با استفاده از داده‌های قبلی بازار، روند آینده را پیش‌بینی کند.

از سوی دیگر، پرایس اکشن مبتنی بر قیمت فعلی و حرکت قیمت در زمان فعلی است. این روش به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از نحوه رفتار بازار در لحظه فعلی داشته باشید و به دلایل پشت حرکت قیمت توجه کنید. با استفاده از پرایس اکشن، شما می‌توانید به عوامل بنیادی از جمله اخبار، اقتصادی، سیاسی و … توجه کرده و به جای استفاده از ابزارهای تکنیکال، تصمیم‌گیری‌های خود را بر اساس اطلاعات جاری بازار بگیرید.

در کل، پرایس اکشن به نظر می‌رسد که ابزاری مناسب‌تر برای تصمیم‌گیری‌های خرید و فروش در بازار باشد، به دلیل آنکه به شما اجازه می‌دهد به طور دقیق‌تری به عوامل بازار توجه کنید و تحلیل‌های خود را بر اساس آن پیش ببرید

تکنیکال
تکنیکال

بهترین سبک پرایس‌اکشن

در مورد بهترین سبک پرایس اکشن نمی‌توان به صورت قطعی و قاطعانه اظهار نظر کرد، زیرا هر سبک پرایس اکشن می‌تواند برای هر فردی متفاوت باشد. برخی از افراد ممکن است با سبک لنس بگز حساسیت بیشتری به تحولات بازار داشته باشند، در حالی که برای دیگران سبک ال بروکس بیشتر مناسب باشد.

به علاوه، بهترین سبک پرایس اکشن برای هر فرد به میزان تجربه، شخصیت و نوع بازاری که قصد دارد در آن کار کند، بستگی دارد. برخی از افراد ممکن است با سبک روزانه کار کنند و به دنبال یافتن فرصت‌های خرید و فروش در بازه‌های کوتاه مدت باشند. در حالی که برای بعضی از سایر بازیکنان، سبک پرایس اکشن در قالب ترکیبی از تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال بهترین رویکرد است.

به همین دلیل، بهتر است هر فرد با توجه به نیازها و شرایط خود، با تست و آزمایش بیشتر، به بهترین سبک پرایس اکشن برای خود برسد. همچنین، پرایس اکشن تنها یکی از رویکردهای موجود در بازار است و در نهایت، انتخاب رویکرد مناسب برای خود، به شما کمک می‌کند تا به عنوان یک بازیکن موفق در بازار عمل کنید.

پرایس‌اکشن به سبک لنس بگز

لنس بگز (Lance Beggs) یکی از تجار حرفه‌ای در بازار فارکس است که از تحلیل پرایس اکشن به عنوان روش اصلی خود برای تحلیل بازار استفاده می‌کند. روش لنس بگز، یک روش محبوب در میان تجار حرفه‌ای و بازاریابان است و برخی از مباحث پرایس اکشن را به شیوه خاص خود تدریس می‌کند.

روش لنس بگز بر پایه تحلیل پرایس اکشن ساخته شده است. این روش با تمرکز بر روی شمع‌های قیمت، الگوهای قیمتی، سطوح حمایت و مقاومت، میزان تقاضا و عرضه و دیگر مباحث پرایس اکشن، تحلیل بازار را انجام می‌دهد.

به عنوان مثال، لنس بگز برای تحلیل پرایس اکشن از الگوهای قیمتی مختلف استفاده می‌کند. برای مثال، الگوی قلعه (Castle Pattern) که به عنوان الگوی تغییر مسیر بازار استفاده می‌شود. این الگو با یک شمع بلند (برای مثال یک شمع گرد) شروع می‌شود و با شمع‌های کوتاه و یا دو شمع طولانی با وقفه بین آن‌ها به پایان می‌رسد. با تشخیص الگوی قلعه، لنس بگز تغییر مسیر بازار را تشخیص می‌دهد و به نتیجه‌ای مناسب برای ورود به بازار و یا خروج از بازار می‌رسد.

با توجه به پیچیدگی بازار، ممکن است این روش در تحلیل بازار همواره صحیح نباشد، اما ترکیب این روش با دیگر روش‌های تحلیلی، می‌تواند به تجار در تصمیم‌گیری‌های خود کمک کند.

پرایس‌اکشن به سبک ال بروکس

ال بروکس یکی از توسعه دهندگان بزرگ تحلیل فنی و نویسنده کتاب “تکنیکال آنالیز بورسی” است. وی به عنوان یکی از افراد مؤثر در توسعه تحلیل فنی شناخته شده است. ال بروکس با ارائه روشی جدید برای تحلیل بازار، یعنی پرایس اکشن، برای بسیاری از تریدرها و سرمایه گذاران موفقیت آمیز بوده است.

در روش ال بروکس، پرایس اکشن به عنوان روشی برای تحلیل بازار به کار می‌رود. او به عنوان یکی از افرادی که به اعتقاد دارند نیازی به استفاده از انواعی از شاخص ها و ابزارهای پیچیده برای تحلیل بازار نیست، پرایس اکشن را مطرح کرده است.

بر اساس روش پرایس اکشن ال بروکس، شما نباید بر روی هر الگو و شاخصی برای تحلیل بازار اعتماد کنید. به جای آن، باید به قیمت خود بازار توجه کنید. این به معنای بررسی عملکرد خود بازار در محیط واقعی است و از مزایای زیر برخوردار است:

موقعیت دقیقتر بازار: پرایس اکشن به شما کمک می کند تا موقعیت دقیق بازار را درک کنید. به عنوان مثال، با استفاده از الگوهای پرایس اکشن، می توانید تصمیمات بهتری در مورد ورود و خروج از بازار بگیرید.

روند بازار را تشخیص دهید: با تحلیل روند پرایس اکشن، می توانید روند بازار را تشخیص دهید. این می تواند به شما کمک کند تا در مورد سیستم خود بیشتر بدانید و از نقاط قوت و ضعف آن آگاه شوید.

برای بهره‌گیری از رویکرد پرایس اکشن به سبک ال بروکس، تلاش برای شناسایی و ورود به ترندها و الگوهای قیمتی بسیار حائز اهمیت است. از طریق تحلیل تاریخی قیمت‌ها، ترندها و الگوهایی که در گذشته مؤثر بوده‌اند، شناسایی و در صورت تأیید با احتمال بالا، برای ورود به بازار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ال بروکس تأکید دارد که تنها باید روی الگوهایی که تأیید شده‌اند تمرکز کرد و نه تلاش برای پیش‌بینی بازار. با توجه به اینکه این روش بر اساس داده‌های تاریخی استوار است، همیشه گارانتی موفقیت در بازار نخواهد بود. اما استفاده از پرایس اکشن به سبک ال بروکس می‌تواند به تعیین موقعیت‌هایی در بازار کمک کند و در نتیجه برای مدیریت ریسک بهتر، می‌تواند مؤثر باشد.

ال بروکس
ال بروکس

پرایس اکشن تیمون ولر

پرایس اکشن تیمون ولر یکی از سبک‌های محبوب پرایس اکشن در بازار سرمایه است. تیمون ولر یک تاجر و معلم موفق در بازار سرمایه است که از روش پرایس اکشن برای تحلیل بازار استفاده می‌کند. روش پرایس اکشن تیمون ولر بر پایه بررسی سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای قیمتی و روند بازار استوار است. به عنوان یک تاجر موفق، ولر توجه خاصی به تحلیل فنی و ترکیب آن با تحلیل اساسی نمی‌کند و بیشتر به قیمت‌های واقعی بازار و نمودارهای پرایس اکشن تکیه می‌کند.

یکی از ویژگی‌های پرایس اکشن تیمون ولر، تاکید بر استفاده از شمع‌های نیمه‌سفید و نیمه‌تیره به عنوان شاخص‌های اصلی تحلیل بازار است. ولر اعتقاد دارد که این نوع شمع‌ها نشان دهنده بیشترین تحرک قیمت در بازه‌های زمانی خاصی هستند و می‌توانند روند بازار را بهتر نشان دهند.

به طور کلی، پرایس اکشن تیمون ولر با استفاده از الگوهای قیمتی و سطوح حمایت و مقاومت، به دنبال شناسایی فرصت‌های تجاری در بازار سرمایه است. این روش، بدون استفاده از ابزارهای پیچیده تحلیلی، برای تجارت کردن در بازار سرمایه به صورت موفق و معقولانه استفاده می‌شود.

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!

دسترسی آسان و سریع به اطلاعات بازار از طریق ترید با گوشی

آنچه در این پست میخوانید دسترسی آسان و سریع به اطلاعات بازار از طریق ترید با گوشی آموزش ترید با…

بیشتر بخوانید

سیگنال پرایس‌ اکشن

آنچه در این پست میخوانید سیگنال ۱: کندل هایی با دم در بالا ۳ سیگنال پرایس‌اکشن برای اجرای رویکردهای مختلف…

بیشتر بخوانید

چطور وارد بازار ارز دیجیتال شویم

آنچه در این پست میخوانید چه زمانی وارد بازار ارز دیجیتال شویم؟ دلایل غلط برای کارهای درست (با این دلایل…

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.