راهنمای معامله فیوچرز کالا

راهنمای معامله فیوچرز کالا

راهنمای معامله فیوچرز کالا برای افراد مبتدی

معامله فیوچرز  کالا به‌عنوان یک وسیله سرمایه‌گذاری:

فیوچرز کالا به‌عنوان یک وسیله سرمایه‌گذاری مزایای بسیاری نسبت به دیگر جایگزین‌های سرمایه‌گذاری همچون حساب‌های پس‌انداز، سهام، اوراق قرضه، آپشنز، املاک و کالکتیبل ها دارند.

البته جذابیت اولیه پتانسیل لازم برای سودهای کلان در یک دوره زمانی کوتاه است. دلیلی که معامله فیوچرز می‌توانند بسیار سودمند باشند، لوریج است.

برای مثال، اگر حساب معاملات فیوچرز شما 10000 دلار باشد، می‌توانید یک فیوچرز شاخص سهام S&P 500 را معامله کنید. اگر قصد خرید مقدار مساوی از سهام رایج را داشتید، به 350000 دلار یعنی 35 برابر نیاز دارید.

مثلاً شما تصمیم گرفتید که بازار سهام افزایشی بوده است. شما می‌توانید 350000 دلار سرمایه‌گذاری کنید و سهام را با قیمتی معادل شاخص S&P 500 خریداری کنید یا یک فیوچرز S&P را بخرید. خرید یک فیوچرز همانند شرط‌بندی در مورد صعودی شدن شاخص S&P است.

اگر شما در اولین روز معاملاتی سپتامبر 1996 وارد عمل شوید و پوزیشن خود را به مدت 2 هفته حفظ کرده باشید، ارزش پوزیشن معمول شما حدود 20000 دلار بیشتر از زمانی خواهد بود که آن را خریداری کرده‌اید، یعنی سودی حدود 6%. این میزان سود برای 2 هفته چندان هم بد نیست. هرچند اگر در جهت فیوچرز پیش بروید، همان 20000 دلار را به دست خواهید آورد که معادل 200 درصد سود روی مارجین 10000 دلار موردنیاز در حساب معاملات آتی شما خواهد بود.

این یک مثال واقعی درباره بازگشت سرمایه‌های چشمگیری است که می‌توانید در یک دوره کوتاه معامله فیوچرز به دست آورید. البته، اگر در جهت اشتباه معامله انجام دهید، خیلی زود پول از دست می‌دهید. فرض کنید که بر این باور بوده‌اید که بازار سهام نزولی می‌شود و به‌جای خرید یک فیوچرز آن، یک قرارداد را فروخته‌اید. اگر شجاعانه به مدت 2 هفته آن را نگه داشته باشید، 20000 دلار ازدست‌داده‌اید. این مثال خوبی درباره این است که چرا درصورتی‌که معاملات برخلاف انتظار شما پیش رفتند، باید به‌سرعت از آن‌ها خارج شوید.

مزیت بعدی معامله فیوچرز کمیسیون‌های کم مرتبط‌تر هستند. کمیسیون شما برای سود معامله فیوچرز 20000 دلاری تنها حدود 30 تا 50 دلار بوده است. کمیسیون برای سهام برای خریدوفروش 1 درصد است؛ بنابراین برای خریدوفروش سبد 350000 دلاری سهام باید 7000 دلار کمیسیون در نظر گرفته می‌شود.

فیوچرز

بااینکه سودها در معاملات کالا می‌توانند کلان باشند، اخذ تصمیمات صحیح درباره این‌که چه سهامی را و چه موقع باید خرید و فروخت، آسان نیست.

معامله کالا سود چشمگیری را با کمک این ابزارهای غیر نقد شونده همچون املاک و کالکتیبل ها ارائه می‌کند. موجودی حساب شما همیشه در دسترس است. اگر مارجین کافی حفظ کنید، می‌توانید حتی سود جاری خود برای معامله را بدون بستن پوزیشن خرج کنید. درصورتی‌که سهام، اوراق قرضه و املاک داشته باشید، نمی‌توانید سود خود را تا زمانی که سرمایه‌گذاری را واقعاً بفروشید، خرج کنید.

همان‌گونه که خواهید دید، معامله کالا پیچیده نیست. برخلاف بازار سهام که بیش از ده هزار سهام بالقوه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک در آن وجود دارد، تنها حدود چهل بازار فیوچرز پایدار برای معامله وجود دارد. اگرچه این بازارها گستردگی بخش‌های بازاری را پوشش می‌دهند، می‌توانید از طریق همه بخش‌های مهم اقتصادی دنیا تنوع ایجاد کنید. در معامله فیوچرز، فروش به‌اندازه خرید آسان است. با انتخاب صحیح، چه قیمت‌ها افزایش یابند یا کاهش، می‌توانید کسب درآمد کنید؛ بنابراین معامله یک پرتفوی متنوع بازار فیوچرز، فرصت کسب سود از همه سناریوهای اقتصادی بالقوه را فراهم می‌کند. بدون در نظر گرفتن این‌که تورم داریم یا ضد تورم، شکوفایی یا رکود، طوفان، خشک‌سالی، قحطی یا یخبندان، همیشه احتمال کسب سود از معامله کالاها جود دارد.

حتی مزایای مالیاتی برای کسب درآمد از معامله فیوچرز وجود دارد. بدون توجه به دوره واقعی هولدینگ، سود حاصل از کالاها برای سود سرمایه بلندمدت به‌صورت خودکار مالیاتی 60 درصدی خواهد داشت و برای سود سرمایه کوتاه‌مدت این میزان به 40% می‌رسد. حداکثر نرخ جاری سرمایه 33% است، کمی کمتر از حداکثر نرخ درآمد عادی. معامله‌گران کالا تا حدی که نرخ مالیات سود سرمایه در آینده کاهش یابد، سود به دست خواهند آورد. درصورتی‌که تمایزی ایجاد شود، به‌گونه‌ای که مالیات بر سودهای بلندمدت کمتر از سود کوتاه‌مدت باشد، معامله‌گران کالا سود کسب خواهند کرد.

ریسک‌های معامله:

پیش از این‌که درباره بازگشت سرمایه ممکن از معامله کالا زیاد هیجان‌زده شوید، بررسی طولانی‌مدت و کامل ریسک‌ها ایده خوبی است. ریوارد و ریسک همیشه به یکدیگر مرتبط هستند. این‌که انتظار داشته باشیم بدون ریسک‌پذیری بیشتر از مقدار میانگین، به بازگشت سرمایه‌ای بالغ‌بر مقدار میانگین برسیم، واقع‌گرایانه نیست.

بیشتر مردم ذاتاً ریسک گریز هستند و تمایلی به پذیرش ریسک‌های بزرگ به‌ویژه ریسک‌های مالی ندارند. شاید به دیدگاه ویل راجرز طنزپرداز نزدیک باشید که: «آن‌قدر که نگران بازگشت پولم هستم به کسب سود از آن فکر نمی‌کنم».

معامله کالا به ریسکی بودن مشهور است. این درست است که درصد بالایی از معامله‌گران درنهایت پول خود را از دست می‌دهند. بسیاری افراد مبالغ هنگفتی را ازدست‌داده‌اند. خطی قدیمی و معروف درباره بهترین راه برای کسب سود از معامله کالا وجود دارد … با مبلغ بزرگی آغاز کنید.

بااین‌وجود معامله کالا به‌عنوان یک فعالیت ریسک‌پذیر تا حدی غیرمنصفانه است. به این فکر کنید در یک کازینوی قمار در لاس‌وگاس یا آتلانتیک سیتی قدم می‌زنید. تصمیم به بازی رولت می‌گیرید. شرط‌بندی میز روی حداقل 5 دلار و محدوده 5000 دلار است که کل سرمایه شما است. اگر روی قرمز شرط 5000 دلاری قرار دهید، در صورت از دست دادن فوری 5000 دلار، نباید سورپرایز شوید. از سوی دیگر اگر تنها شرط 5 دلاری ببندید، برای مدت طولانی می‌توانید به بازی ادامه دهید و شاید در کل مبلغ زیادی از دست ندهید.

معامله کالا از این نظر که فرد درباره نحوه عملکرد مطلوب خود تصمیم‌گیری می‌کند، به همین شکل است. او می‌تواند شرط‌های بزرگ یا کوچک انجام دهد. می‌تواند کالاها را با دقت معامله کند و روی یک معامله 100 یا 200 دلار ریسک کند. به این روش می‌توانید برای مدت طولانی معامله کنید و تنها چند هزار دلار از دست بدهید. بااین‌وجود بیشتر افراد تا این اندازه صبور نیستند. افراد بدشانسی که مبالغ بالا از دست می‌دهند، افرادی هستند که نمی‌توانند خود را کنترل کنند. آن‌ها در تلاش برای سریع ثروتمند شدن ریسک‌های کلانی می‌کنند. روش دیگر برای از دست دادن مبلغ بالا این است که پول خود را برای معامله به دیگران بدهید، مثلاً بروکرها یا مدیران پولی.

یکی از نقل‌قول‌های موردعلاقه من درباره معامله‌گری، صحبت مارک داگلاس کارشناس روانشناسی معامله است. او اشاره می‌کند که بیشتر ما به‌اندازه‌ای که گمان می‌کنیم ریسک مالی نمی‌پذیریم: «بیشتر افراد خود را ریسک‌پذیر می‌دانند، اما آنچه واقعاً می‌خواهند این است که درآمدی تضمین‌شده همراه با تعلیق پولی داشته باشند تا احساس کنند که درآمد نامعلومی وجود دارد. تعلیق پولی فاکتور دلهره‌آور مهمی است که به زندگی ما هیجان می‌بخشد.»

هر فردی که سعی می‌کند معامله انجام دهد باید کاملاً آگاه باشد و با ریسک‌های موجود راحت باشد. مدیریت ریسک‌های معاملاتی بخش بسیار مهمی از موفقیت در هر معامله است. اگرچه ریسک‌ها را می‌توان مدیریت کرد، نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. به یاد داشته باشید که سود بالایی که معامله‌گران موفق می‌توانند به دست آورند، تنها به این دلیل وجود دارند که به معامله‌گر برای دور کردن ریسک از دیگران پرداخت صورت می‌گیرد.

زمانی که یک معامله‌گر کالا یک فیوچرز را خریداری می‌کند، در صورت کاهش قیمت ضرر خواهد کرد. ازنظر تئوری ریسک او تنها به صفر شدن قیمت کالا محدود می‌شود. اگر بفروشد در صورت بالا رفتن قیمت ضرر خواهد کرد. ریسک ازنظر تئوری محدود است زیرا برای بالا رفتن قیمت سقف مطلقی وجود دارد.

هرچند در عمل، معامله‌گر می‌تواند پوزیشن خود را زمانی که معامله برخلاف انتظار او پیش می‌رود جبران کند تا ضرر خود را کاهش دهد. بااینکه یک معامله‌گر محتاط همیشه برای کاهش ضرر معاملات نامناسب برنامه‌ای دارد، تضمین میزان کم ضرر ممکن نیست. بااین‌وجود به‌عنوان یک موضوع عملی می‌توانید ضررهای خود را به چند صد دلار از مبلغ مشخصی کاهش دهید. اغلب ضررها 100 دلار مبلغ مشخص‌شده هستند. تنها زمانی که موضوعات غیرعادی به‌صورت ناگهانی روی می‌دهند، ضررها به هزاران دلار بیشتر از حد موردنظر شما برسند.

مثال خوبی از این موضوع همانی بود که برای بسیاری از معامله‌گران در فیوچرز شاخص سهام پیش از شروع جنگ خلیج در 1991 روی داد. در کتاب New Market Wizards نوشته Jack Schwager، مدیر پول مشهور Monroe Trout تجربه سخت خود را توضیح می‌دهد: «9 ژانویه 1991 روزی بود که وزیر امور خارجه James Baker با سفیر عراق به‌منظور جلوگیری از جنگ خلیج‌فارس دیدار کرد. زمانی که خوش‌بینی‌ها در مورد این جلسه افزایش یافت، Baker در نشست خبری بعد از جلسه، بیانیه خود را با واژه «متأسفانه» آغاز کرد. به همین دلیل موجی از فروش در بازارهای سهام و اوراق قرضه به راه افتاد. من حدود 000/500/9 دلار از دست دادم که بیشتر این مبلغ ظرف چند ثانیه از دست رفت.» در آن زمان Trout 700 فیوچرز S&P داشت.

یکی از سیستم‌های معاملاتی که در طی آن زمان استفاده می‌کردم سیستم معامله روزانه برای S&P بود. اگرچه بیشتر روزها این سیستم برای معامله استفاده نمی‌شد، قرار داشتن در پوزیشن خرید در آن صبح بسیار مایه بدشانسی بود. من به یاد دارم که کنفرانس خبری Baker را تماشا می‌کردم و پرایس‌اکشن S&P را در همان زمان در دفترم بررسی می‌کردم. حتی باوجود این‌که حد ضرر 500 دلاری در بازار داشتم، سیستم من 5500 دلار برای هر قرارداد در معامله آن روز از دست دادم زیرا نقدینگی بازار به‌سرعت از دست رفت.

شاخص سهام S&P گران‌ترین بازار برای معامله است و افرادی که اکانت هایی کمتر از 25000 دلار دارند، احتمالاً نباید آن را معامله کنند؛ بنابراین این رویدادی که یک‌بار در یک دهه روی‌داده است حدود 20% یا کمتر از یک حساب سرمایه هزینه داشته است.

دیگر موقعیت‌های سورپرایز که می‌توانند سبب ضررهای غیرقابل‌پیش‌بینی شوند، یخبندان، سیل، خشک‌سالی، مداخله دولت در ارز و گزارش‌ها درباره محصولات هستند. یک معامله‌گر می‌تواند با توجه و آینده‌نگری از این موقعیت‌های پر ریسک عبور کند. بهترین روش کنترل ریسک‌های غیرقابل‌پیش‌بینی معامله محافظه‌کارانه است، بنابراین ضررهای بیشتر از حد انتظار همچنان تنها درصد کمی از کل حساب را تشکیل می‌دهند.

موضوع دیگری که باید درباره ریسک در معاملات درک کنید این است که نمی‌توان با برنامه‌ریزی دقیق یا استراتژی خوب جلوی ضرر را گرفت. بسیاری از ضررها بخشی از پروسه هستند. در کتاب Elements of Successful Trading نوشته Robert Rotella این‌گونه می‌گوید که: «معامله‌گری تجارت کسب درآمد و از دست دادن آن است. هر معامله‌ای بدون توجه به این‌که چقدر خوب بررسی می‌شود، فرصت تبدیل‌شدن به یک بازنده را دارد. بسیاری از افراد گمان می‌کنند که بهترین معامله‌گران هیچ پولی از دست نمی‌دهند و تنها معاملات برنده را دارند. این مطلقاً درست نیست. بهترین معامله‌گران پول زیادی را از دست می‌دهند اما درنهایت با گذشت زمان سود بیشتری هم به دست می‌آورند.»

اگر قادر به مدیریت ناراحتی روان‌شناختی ناشی از ضرر کردن در معاملات نباشید، معامله کالاها فایده‌ای ندارد. بااینکه افراد حاضر به تحمل ضرر به‌عنوان نشانه شکست هستند معامله‌گران خوب به آن اهمیتی نمی‌دهند. بهترین برنامه‌های معاملاتی سبب ضرر می‌شوند. به دلیل میزان ناگهانی بودن پرایس‌اکشن در بازار، چنین ضررهایی بدیهی هستند.

اگر تاکنون شما را نگران نکرده‌ام، در ادامه به بررسی معامله موفق کالا می‌پردازیم.

تاریخچه معامله‌گری:

باوجود این‌که اولین مثال ثبت‌شده درباره معامله فیوچرز در قرن هفدهم در ژاپن درباره برنج روی داد، اسنادی مبنی بر معامله فیوچرز برنج در چین حدود 6000 سال پیش یافت شده است.

معامله فیوچرز نتیجه طبیعی مشکلات مربوط به نگه‌داشتن ذخیره محصولات فصلی همچون محصولات کشاورزی به مدت یک سال است. در ژاپن تاجران برنج را در انبارهایی برای استفاده آتی ذخیره کردند… برای افزایش پول نقد، انبارداران رسیدها را در ازای برنج ذخیره‌شده فروختند. به این رسیدها بلیت برنج گفته شد. درنهایت این بلیت‌های برنج به‌عنوان نوعی ارز تجاری کلی پذیرفته شدند. قوانین مربوط به معامله بلیت‌های برنج استانداردسازی شدند. این قوانین مشابه قوانین کنونی معامله فیوچرز در آمریکا هستند.

در ایالات‌متحده، معامله فیوچرز در بازار غلات در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. شورای بازرگانی شیکاگو در سال 1848 تأسیس شد. در دهه 1870 و 1880، بورس تولید و بورس پنبه و قهوه نیویورک (New York Coffee Cotton and Produce Exhcanges) ایجاد شدند. امروزه ده بورس کالا در ایالات‌متحده وجود دارند. بزرگ‌ترین آن‌ها هیئت تجارت شیکاگو، بورس کالای شیکاگو، بورس کالای نیویورک، بورس کالا و بورس قهوه، شکر و کاکائوی نیویورک هستند. در سراسر دنیا در بیش از 20 کشور ازجمله کانادا، انگلستان، فرانسه، سنگاپور، ژاپن، استرالیا و نیوزلند صرافی‌های بزرگ معامله فیوچرز وجود دارند. محصولات معامله‌شده شامل کالاهای اساسی همچون ذرت، گندم، لوبیا قرمز و لاستیک می‌شوند که در ژاپن معامله شدند.

بیشترین افزایش در معامله فیوچرز در دهه 1970 میلادی در مورد ابزارهای مالی صورت گرفت که در شیکاگو معامله می‌شدند. ارزهای خارجی همچون فرانک سوئیس و ین ژاپن اولین‌ها بودند. همچنین ابزارهای نرخ بهره همچون اوراق قرضه خزانه ایالات‌متحده و T-Bill ها نیز محبوبیت داشتند. در دهه 1980، فیوچرز در شاخص‌های بازار سهام ازجمله S&P 500 شروع به معامله شدن کردند.

صرافی‌های مختلف فوراً به دنبال محصولات جدیدی هستند که بتوان با آن‌ها معامله فیوچرز انجام داد. تعداد کمی از بازارهای جدید تلاش می‌کنند تا به فعالیت خود ادامه دهند و به وسایل معاملاتی بادوام تبدیل شوند. Tiger Shrimp و Cheddar Cheese مثال‌هایی هستند از بازارهای کمتر موفق سال‌های اخیر.

معامله فیوچرز تحت نظارت سازمان کشاورزی قرار دارد که کمیسیون معامله فیوچرز کالا نامیده می‌شود. این سازمان بورس‌های فیوچرز، شرکت‌های کارگزاری، مدیران پول و مشاورین کالا را قانونمند می‌سازد.

فرآیند معامله:

در ادامه برخی از مراحل مربوط به فرآیند انجام معامله کالا ازجمله فرآیند تصمیم‌گیری معامله‌گر و اقدامات مربوط به معامله گذاری را مشاهده می‌کنید.

برای تصمیم‌گیری درباره زمان معامله فیوچرز کالا، باید منبعی از داده‌های قیمت داشته باشید. بسیاری از روزنامه‌های روزانه در بخش‌های مالی خود قیمت کالاها را به نمایش می‌گذارند. وال‌استریت ژورنال لیست قیمت کالاها را به‌صورت جامع دارد. Investor’s Business Daily هم جداول قیمت و هم نمودارهای متعدد قیمت را دارد.

همه معامله‌گران باتجربه کالا ترجیح می‌دهند تا فعالیت قیمت را در یک نمودار بررسی کنند تا این‌که جداول اعداد را تفسیر کنند. در تحلیل مالی، نمودارها برای تشخیص پرایس‌اکشن جدید و پیشینه آن ضروری هستند.

نمودار کالای معمولی، پرایس‌اکشن روزانه را به‌عنوان یک‌بار عمودی نازک نشان می‌دهد که کف و سقف روزانه را به شکل بالا و پایین بار به تصویر می‌کشد. قیمت‌های باز کردن و بستن به شکل نقطه‌های کوچکی نشان داده می‌شوند که به سمت چپ و راست بار متصل هستند. یک نمودار قیمت روزانه عادی در این صورت پرایس‌اکشن شش‌ماهه را نشان می‌دهد.

تغییر بازه زمانی بار از روزانه به هفتگی یا ماهیانه آسان است و بنابراین 2 تا 20 سال پرایس‌اکشن تاریخی را به همان فرمت به شما نشان می‌دهد. برای معامله کوتاه‌مدت می‌توانید بازه زمانی بار را به ساعتی یا حتی دقیقه‌ای تغییر دهید. بررسی چنین نمودارهای باری معامله‌گر را قادر به مشاهده روند جاری قیمت‌ها در هر بازه زمانی می‌سازد، چه صعودی باشد، چه نزولی یا بدون نوسان. دنبال کردن روند کنونی قیمت‌ها زیربنای معامله‌گری موفق است.

روش‌های بسیاری برای دستیابی به نمودارهای قیمتی که یک معامله‌گر برای تحلیل بازارها نیاز دارد، وجود دارند. شما می‌توانید نمودار مختص به خود را با استفاده از کاغذ شطرنجی تهیه کنید. این کار به نظر ابتدایی می‌رسد اما برخی از کارشناسان آن را به‌عنوان روش خوبی برای ارتباط نزدیک با تغییرات قیمت و نظارت بر ریسک توصیه می‌کنند.

منبع دیگر نمودارها خدمات نمودار چاپ‌شده است. حدود نیم جین از آن‌ها وجود دارند. آن‌ها معمولاً جزوه‌ای متشکل از انواع نمودار را که درباره همه بازارهای قابل معامله است پس از بسته شدن بازار در روز جمعه پست می‌کنند. برای آپدیت کردن روزانه نمودارها در طی هفته بعد تا زمانی که کتاب نمودار بعدی از راه برسد، فاصله‌ای وجود دارد. این کتابچه‌های چاپ‌شده نمودارها معمولاً شامل اندیکاتورهای بسیاری می‌شوند که همراه با پرایس‌اکشن ترسیم‌شده‌اند و اطلاعات بیشتری در آن‌ها وجود دارد.

برای دارندگان کامپیوتر برنامه‌های نرم‌افزاری بسیاری وجود دارند که نمودارهای جذابی روی صفحه کامپیوتر ایجاد می‌کنند. شما می‌توانید داده‌های مربوط به قیمت را به‌صورت دستی یا از طریق مودم تلفنی وارد کنید، داده‌های جامع را پس از بسته شدن بازار در آن روز دانلود کنید. افرادی که بودجه‌های بیشتری در اختیار دارند می‌توانند یک دیش کوچک ماهواره نصب کنند و تغییرات قیمت را در همه بازارها بلافاصله پس از رخ دادن بررسی کنند. این نرم‌افزار نمودارهایی را به‌صورت فعال در صفحه کامپیوتر ایجاد می‌کنند، درحالی‌که هر معامله در صرافی‌ها رخ می‌دهد. شما می‌توانید نمودارهای مختلفی را روی اسکرین قرار دهید و ازاین‌رو بازارهای بسیاری را در سراسر دنیا تماشا کنید. هزینه می‌تواند با توجه به نرم‌افزار و تعداد صرافی‌هایی که در آن‌ها عضو هستید، از چند صد تا 1000 دلار در ماه تغییر کند.

می‌توان به‌آسانی باور کرد که کامپیوترها می‌توانند در موفقیت معامله تغییر ایجاد کنند. فروشندگان نرم‌افزار گران به شما خواهند گفت که به دلیل این‌که دیگر معامله‌گرانی که با شما رقابت می‌کنند تنظیمات کامپیوتری گران‌قیمت دارند، شما نیز به یکی نیاز دارید. این واقعیت ندارد.

افرادی که نمی‌توانند بدون یک کامپیوتر معاملات سودمند انجام دهند، با استفاده از یک کامپیوتر کمک چندانی دریافت نخواهند کرد. ازآنجایی‌که این کار سبب افزایش تعداد معاملات می‌شود، ممکن است مضر باشد. بااینکه وجود یک کامپیوتر، یک معامله‌گر بد را به معامله‌گر خوب تبدیل نمی‌کند، استفاده از آن‌ها جالب است و زندگی یک معامله‌گر را آسان‌تر می‌سازند.

دو روش تحلیلی اولیه برای تصمیم‌گیری درباره زمان انتخاب پوزیشن فیوچرز وجود دارد: تحلیل فاندامنتال و تکنیکال. تحلیل فاندامنتال به استفاده از داده‌های اقتصادی مربوط به عرضه و تقاضا برای پیش‌بینی پرایس‌اکشن احتمالی آتی، می‌پردازد. تحلیل تکنیکال نیز به تحلیل پرایس‌اکشن پیشین بازار برای پیش‌بینی پرایس‌اکشن احتمالی آتی می‌پردازد.

بااینکه درباره معیارهای نسبی دو رویکرد اختلاف عقیده وجود دارد، تقریباً همه معامله‌گران موفق بر تحلیل تکنیکال تأکید می‌کنند. دلایل بسیاری برای این موضوع وجود دارد. اولین مورد دشواری در به دست آوردن داده‌های صحیح فاندامنتال است. بااینکه دولت‌های مختلف و شرکت‌های خصوصی آمارهایی را درباره میزان محصولات و سطوح تقاضا منتشر می‌کنند، این ارقام در بهترین حالت برآوردهای ناخالص هستند. باوجود بازار جهانی کنونی، حتی اگر می‌توانستید اطلاعات صحیحی به دست آورید، پیش‌بینی عرضه و تقاضای آتی با دقت کافی برای اخذ تصمیم‌گیری‌های معاملاتی برای کالا، غیرممکن است.

بنا به گفته تحلیلگران تکنیکال، به این دلیل که افراد آگاه در حوزه تجاری در بازارها مشغول معامله‌گری هستند، روند کنونی قیمت صحیح‌ترین ارزیابی درباره عرضه و تقاضای آتی است. اگر فردی به‌درستی بر این عقیده است که قیمت‌ها به دلایل فاندامنتال در آینده صعودی خواهند بود، افراد تجاری که بیشترین دانش و تأثیر را بر بازارها دارند، باید قیمت را افزایش دهند. اگر قیمت در عوض کاهش یابد، بسیاری از افراد آگاه این‌گونه فکر می‌کنند که قیمت در آینده احتمالاً کاهشی خواهد بود نه افزایشی.

به همین دلیل، تقریباً همه معامله‌گران موفق، دنبال کردن پرایس‌اکشن را می‌آموزند و تلاش بیهوده‌ای برای پیش‌بینی جلوتر نقاط عطف انجام نمی‌دهند. آن‌ها به دنبال انجام معامله هماهنگ با افرادی هستند که در بازارها تغییر ایجاد می‌کنند.

John Murphy تحلیلگر معروف در کتاب کلاسیک خود «تحلیل تکنیکال بازارهای فیوچرز» منطق تحلیل تکنیکال را خلاصه می‌کند: «تکنسین بر این باور است که هر چیزی که می‌تواند بر قیمت بازار یک فیوچرز کالا تأثیر بگذارد (فاندامنتال، سیاسی، روان‌شناختی)، درواقع در قیمت آن کالا تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین مطالعه پرایس‌اکشن تمام چیزی است که موردنیاز است. بامطالعه نمودارهای قیمت و حمایت از اندیکاتورهای تکنیکال، تکنسین به بازار اجازه می‌دهد تا او را آگاه سازد که کدام راه را باید انتخاب کند. تحلیلگر تکنیکال می‌داند که دلایل بسیاری برای بالا و پایین رفتن بازار وجود دارد. او باور ندارد که شناخت این دلایل چه اندازه لازم است.»

معامله‌گری:

فرض کنید که معامله‌گر درباره نمودارهای قیمت خود مشورت کرده است، معیار تصمیم‌گیری درباره برنامه معاملاتی خود را به‌کاربرده است و برای انجام معامله تصمیم‌گیری کرده است. این چگونه روی می‌دهد؟ او از یک بروکر می‌خواهد تا یک اکانت معاملاتی برای او باز کند. برای مثال او باور دارد که قیمت نقره در آینده نزدیک افزایش می‌یابد، ازاین‌رو با میز معاملاتی خود تماس می‌گیرد و ممکن است مکالمه زیر روی دهد.

«Bruce Babcock هستم. برای شماره‌حساب 22656 یک دسامبر نقره در بازار بخرید.»

«یک دسامبر نقره در بازار. یک‌لحظه صبر کنید.»

ممکن است بروکر سفارش را در یک کامپیوتر ثبت کند یا مستقیماً با صرافی تماس بگیرد. درهرصورت سفارش به تالار معاملات صرافی در نیویورک می‌رسد. در میز بروکر در تالار معاملات، یک runner ممکن است سفارش را برای تکمیل شدن به Trading Pit ببرد یا یک منشی آن را از طریق سیگنال‌های دستی به pit انتقال دهد. در trading pit، یک بروکر تالار سفارش را با معامله‌گران تالار خود با استفاده از ترکیبی از داد و سیگنال‌های دستی اجرا می‌کند. فرآیند سپس زمانی که قیمت معامله مجدداً به مشتری اعلام می‌شود، معکوس می‌شود.

سلام، شما یک دسامبر نقره با قیمت 550 خریدید.»

من می‌خواهم سفارش stop خودم را وارد کنم. خوبِ این‌طوری زمانی که کنسل شد یک دسامبر نقره را با stop 540 بفروشید.»

برای شماره‌حساب 22656، فروش یک دسامبر نقره با stop 540 انجام شود. تا زمان کنسل شدن.»

ممنون.»

سفارش فروش دوم دستورالعملی برای بروکر بود تا اگر قیمت نقره تا 500 دلار کاهش یافت، به‌صورت خودکار معامله را جبران کند. این گامی محتاطانه برای کاهش ضرر در شرایطی که قیمت مطابق انتظار معامله‌گر بالا نرود، بود. سفارش گذاری با بروکر به این معنی است که معامله‌گر برای حصول اطمینان از این‌که ضرر به دلیل کاهش یافتن قیمت به‌جای افزایش یافتن، زیاد نیست، نیازی به نظارت فوری بر بازار ندارد. تضمینی وجود ندارد که معامله‌گر ضرر خود را تا 500 دلار کاهش دهد، اما او معمولاً قادر به جبران پوزیشن خود تا نزدیکی قیمت درخواستی خواهد بود.

معامله‌گر می‌تواند پوزیشن خود را هرزمانی پیش از سررسید قرارداد نقره در دسامبر جبران کند. تااندازه‌ای که قیمت نقره هنگام جبران بیش از 50/5 دلار به ازای هر اونس باشد، معامله‌گر برای هر سنت تا 50 دلار سود خواهد کرد. تا جایی که قیمت نقره کمتر از 50/5 در هنگام جبران باشد، معامله‌گر 50 دلار به ازای هر سنت از دست خواهد داد.

معامله‌گر برای انجام همان معامله با ریسک دلاری کمتر، می‌توانست از بروکر بخواهد تا سفارش‌ها را در Mid America Exchange قرار دهد، جایی که فیوچرز نقره تنها یک‌پنجم قرارداد معمول نیویورک است. این شرایط 10 دلار سود و زیان 10 دلاری را برای هر سنت به‌جای 50 دلار خواهد داشت.

حقیقت درباره بازارهای کالا:

برای تبدیل‌شدن به یک معامله‌گر موفق، باید واقعیت‌ها درباره بازارها را درک کنید. باید بیاموزید که چگونه افراد حرفه‌ای کسب درآمد می‌کنند و چه چیزی امکان دارد؟ بیشتر معامله‌گران وارد معامله کالا می‌شوند، بخش مهمی از سرمایه خود را از دست می‌دهند و معامله را بدون داشتن درک صحیحی از ماهیت یک معامله خوب ترک می‌کنند.

برای سال‌های متمادی، پروفسورها درباره تصادفی بودن و کارآمد بودن بازارها صحبت کرده‌اند. اگر این موضوع درست باشد، دستیابی به یک edge روی دیگر سرمایه‌گذاران از طریق داشتن دانش یا رویکرد بهتر، غیرممکن خواهد بود.

معامله‌گران حرفه‌ای که زندگی خود را صرف معامله‌گری کرده‌اند تا مطالعه بازارها از راه دور، همواره به این تئوری‌های دور از واقعیت خندیده‌اند. جورج سوروس که میلیاردها دلار از طریق معامله‌گری کسب کرده است مثال خوبی در این زمینه است و شاید بزرگ‌ترین معامله‌گر در همه دوران‌ها است. در ادامه نحوه پاسخ‌گویی او به این نظریه‌های غیرواقعی را مشاهده می‌کنید: تئوری آشکارا اشتباه است – من آن را از طریق عملکرد بهتر میانگین‌ها در طی یک دوره 12 ساله تکذیب کرده‌ام. به مؤسسات توصیه‌شده است تا در صندوق‌های شاخص سرمایه‌گذاری کنند تا اخذ تصمیمات خاص سرمایه‌گذاری، اما علت آن در عملکرد زیر استاندارد است نه در بعید بودن کارآمدی میانگین‌ها».

ریاضی‌دانان نشان داده‌اند که بازارهای مالی سیستم‌های پویای خطی نیستند. نظریه آشوب (Chaos theory) به ریاضی تحلیل چنین سیستم‌های پویا و غیرخطی مربوط می‌شود. بازارهای کالا سیستم‌های آشفته‌ای هستند. چنین سیستم‌هایی می‌توانند نتایج شبه تصادفی تولید کنند که کاملاً تصادفی نیستند. تحقیقات درزمینهٔ آشوب اثبات کرده‌اند که بازارها کارآمد و قابل پیش‌بینی نیستند. تغییر قیمت بازار کالا همراه با جزئی از یک روند کوچک، تصادفی است.

بیشتر معامله‌گران شروع‌کننده فرض می‌کنند که روش کسب درآمد این است که نحوه پیش‌بینی جهت بعدی حرکت قیمت را بدانید. بر اساس نظریه آشوب، حقیقت این است که بازارها تنها به‌صورت کلی قابل پیش‌بینی نیستند.

Vic Sperandeo با نام مستعار «معامله‌گر Vic»، معامله‌گر مشهور در کتاب خود با نام Methods of a Wall Street Master هشدار می‌دهد که: بسیاری افراد این اشتباه را می‌کنند که گمان می‌کنند رفتار بازار کاملاً قابل پیش‌بینی است. بی‌معنی است. معامله‌گری در بازارها بازی شانس است و هدف از آن حفظ فرصت‌ها به نفع شما است.

خوشبختانه همان‌گونه که معامله‌گر Vic بیان می‌کند، معامله موفق به مکانیسم‌های مؤثر پیش‌بینی نیاز ندارد. معامله خوب عبارت است از دنبال کردن روندها در بازه زمانی که می‌تواند برای شما سودآور باشد.

روند edge شما است. اگر با کمک روش‌های کامل مدیریت ریسک و انتخاب بازار مناسب، روندها را دنبال کنید، در بلندمدت برای خود کسب درآمد می‌کنید. منظور از انتخاب بازار خوب، انجام معامله در بازارهایی است که خوب روند می‌کنند تا انتخاب یک موقعیت خاص که می‌تواند به یک روند فوری منجر شود.

برای معامله‌گران سه مانع مرتبط وجود دارد. مانع اول یافتن یک روش معاملاتی است که یک edge آماری دارد. دوم دنبال کردن آن باثبات است. سوم دنبال کردن پایدار و طولانی روشی است که به‌وسیله آن edge درنهایت خود را آشکار سازد.

این edge آماری همان چیزی است که سفته‌بازی را از قمار جدا می‌کند. در حقیقت معامله مؤثر همچون کازینوی قمار است تا مشتری قمارباز. Peter Brandt معامله‌گر حرفه‌ای معامله موفق را به این شکل توضیح می‌دهد:  یک برنامه موفق معامله کالا باید بر اساس این فرض ساده باشد که هیچ‌کس واقعاً نمی‌داند که بازارها چه خواهند کرد. می‌توان حدس زد اما نمی‌دانیم. بهترین امیدی که هر معامله‌گر کالا می‌تواند داشته باشد رویکردی است که edge کمی ارائه می کد. معامله‌گر مانند یک کازینوی قمار باید سود خود را از طریق بهره‌برداری از edge در طی یک سری معاملات به دست آورد؛ اما در هر معامله مشخصی همچون شرط‌بندی در یک کازینو، edge نسبتاً بی‌معنا است.»

معامله‌گران ناموفق و ناامید کالا می‌خواهند باور کنند که سفارشی برای بازارها وجود دارد. آن‌ها فکر می‌کنند که قیمت‌ها به‌صورت سیستماتیک غیرواقعی حرکت می‌کنند. آن‌ها امیدوار هستند که بتوانند تا حدی به راز مربوط به سیستم قیمت که برای آن‌ها مزیتی به دنبال دارد، پی ببرند. آن‌ها فکر می‌کنند معامله موفق ناشی از روش‌های مؤثر پیش‌بینی جهت آتی قیمت است. این افراد فریب‌خورده شیفته روش‌ها و سیستم‌های واهی از زمان آغاز معامله‌گری در بازار شدند.

Jake Bernstein نویسنده معاملات آتی فراوان، درباره نحوه قربانی شدن این معامله‌گران ناامید می‌نویسد: معامله فیوچرز درنهایت بسیار ساده است. هرگونه تلاشی برای پیچیده کردن معامله، سیاست است.

بااین‌حال، ارتشی از پروموترهای طماع به دلایل منفعت طلبانه تلاش می‌کنند تا همه‌چیز را پیچیده سازند. تعداد زیادی از حرفه‌ای‌های بازار، سردرگم ساختن دیگران را مأموریت خود در زندگی در نظر می‌گیرند. علت این است که در این صورت این‌گونه القا می‌کنند که تلاش‌های آن‌ها مهم و خردمندانه است. در این صورت نیاز برای کسب اطلاعات بیشتر را ایجاد می‌کنند و خود آن را محقق می‌سازند.

کتاب‌هایی درباره نحوه معامله کالاها وجود دارند که مثال‌های خوبی را نشان می‌دهند که در آن‌ها روش پیش‌بینی توصیفی کارآمد بوده است. آن‌ها هرگز نشان نمی‌دهند که اگر این روش را برای سال‌های متمادی در بسیاری از بازارها به‌کاربرده بودید، چه اتفاقی روی می‌داد. افرادی که این روش‌ها را تست کرده‌اند در درازمدت دریافتند که تقریباً همه آن‌ها کارآمد نیستند. در مورد همه روش‌های معاملاتی هشیار باشید مگر این‌که به شما ثابت‌شده باشد که حداقل برای 5 تا 10 سال در بازارهای مختلف با استفاده از همان قوانین کارآمد بوده‌اند.

وظیفه فردی که قصد معامله منطقی و عاقلانه کالاها را دارد این است که وعده‌های افرادی که مبلغ مکانیسم‌های پیش‌بینی هستند را نادیده بگیرد و تمرکز خود را بر یافتن و اجرای یک روش جامع و اثبات‌شده بگذارد که دنبال کننده روندها است.

جداسازی برنده‌ها و بازنده‌ها:

درصد بالایی از افرادی که به معامله کالاها می‌پردازند درنهایت پول خود را از دست می‌دهند. نسبت بازنده‌ها می‌تواند تا 95% باشد. اگرچه این لزوماً به معنای آن نیست که احتمال شکست شما به این اندازه بالا است. اگر پیش از شروع دلایل از دست دادن پول را بتوان تشخیص داد، می‌توان بهترین استفاده را از فرصت‌ها کرد.

درصد کمی از افراد حرفه‌ای تمام‌وقت و معامله‌گران پاره‌وقت ماهر وجود دارند که نحوه معامله صحیح را آموخته‌اند و هرسال سود ثابت کسب کرده‌اند. شناسایی عامل جداکننده این افراد از مردم غیرممکن نیست.

ازآنجایی‌که خوب معامله کردن سخت نیست، باید با جدیت آن را بیاموزید. نمی‌توان آن را به‌عنوان یک سرگرمی در نظر گرفت. شاید در ابتدا از طریق آن بتوان افراد حرفه‌ای را از افراد مبتدی متمایز کرد. افراد حرفه‌ای به معامله‌گری خود به چشم یک کسب‌وکار می‌نگرند. می‌توان سودهای قابل‌توجهی کسب کرد اما نه بدون تلاش.

تفاوت مهم دیگر میان معامله‌گران موفق و ناموفق این است که معامله‌گران موفق برنامه‌ای در نظر دارند و آن را دنبال می‌کنند. با در نظر گرفتن مقدار پول درگیر و ریسک‌های احتمالی، این‌که برخی از معامله‌گران برای معاملات خود برنامه دارند، قابل‌توجه است. آن‌ها از یک معامله به معامله دیگر می‌روند درحالی‌که ایده‌های مختلفی را که آموخته‌اند بدون ثبات و آزمودن به کار می‌برند. آن‌ها بر اساس نکات مهم، آنچه خوانده‌اند و اخبار روز تصمیم‌گیری می‌کنند. آن‌ها بر اساس احساسات خود عمل می‌کنند نه استفاده از یک روش اثبات‌شده. بااینکه شاید نخواهند بپذیرند، بیشتر به قمار در بازارهای فیوچرز مشغول هستند تا معامله‌گری.

معامله بر اساس احساسات روشی سازمان نیافته است که به جذابیت کار می‌افزاید. پوزیشن گرفتن بر اساس غریزه هیجان‌انگیز است، خصوصاً وقتی نتیجه داشته باشد؛ اما درنهایت این نوع معامله به از دست دادن پول می‌انجامد.

معامله‌گری خوب کسل‌کننده است زیرا زودتر به استراتژی و تاکتیک‌های خود فکر کرده‌اید. شما بر اساس یک سیستم یا روش تست‌شده معامله می‌کنید نه بر اساس آنچه در آن روز بر احساسات شما اثر گذاشته است.

دو ویژگی روان‌شناختی که برندگان را از بازندگان متمایز می‌سازد صبر و نظم و ترتیب هستند. داشتن یک برنامه معاملاتی دقیق به‌تنهایی کافی نیست. شما باید همچنین قادر باشید تا آن را به‌طور منظم دنبال کنید. این کار به آن آسانی که فکر می‌کنید نیست.

هر معامله‌گر باتجربه‌ای می‌داند که وسوسه دور شدن از برنامه چقدر بزرگ است. همیشه به نظر می‌رسد دلیل خوبی وجود دارد. یک فرد حرفه‌ای واقعی می‌تواند در برابر این وسوسه مقاومت کندو برنامه خود را ادامه دهد. او منتظر زمانی است که روشش سیگنالی برای یک معامله باشد نه این‌که معامله را انتخاب کند زیرا برنامه‌ای برای آن ندارد. او برای دنبال کردن برنامه خود و همه معاملاتی که سیگنال آن‌ها را می‌دهد، حتی زمانی که دلایل کافی برای استثنا قائل شدن وجود دارند، اصولی دارد.

شاید به نظر ساده برسد اما زمانی که پول واقعی در کار باشد، دیگر سختی وجود ندارد. درخواست بر اساس احساسات نوعی از معامله‌گری است که کارآمد است.

ایجاد یک برنامه معاملاتی برنده کار دشواری است. دنبال کردن برنامه پس از ایجاد آن ازنظر روان‌شناختی دشوار است. به همین دلیل بسیاری از افراد شکست می‌خورند. شاید همه شرایط برای استثنا بودن را دارید.

یادگیری معامله‌گری صحیح:

یک روش برای یادگیری معامله صحیح یافتن یک معامله‌گر موفق است که به شما نحوه معامله صحیح را بیاموزد. بااین‌وجود حتی اگر می‌توانستید چنین فردی را بیابید و این فرد نیز اوقات خود را با شما بگذراند، شما لزوماً به یک معامله‌گر موفق تبدیل نمی‌شوید. شاید شما سرمایه لازم برای معامله به روش آن‌ها را نداشته باشید. شما به‌اندازه آن‌ها تجربه ندارید بنابراین رویکرد شما نیز مشابه آن‌ها نیست. شما پروفایل شخصیتی شما به آن‌ها ندارید تا به شیوه آن‌ها معامله انجام دهید.

روش دیگر برای یادگیری روش آزمون‌وخطا است. این روش انتخاب برای بیشتر افراد است، اگرچه شاید آن را تشخیص ندهند… اشکال روش آزمون‌وخطا در معامله فیوچرز این است که همیشه زمانی که معامله اشتباه انجام می‌دهید، ضرر نمی‌کنید و همیشه زمانی که معامله صحیح انجام می‌دهید، سود نمی‌کنید. برخی از بهترین روش‌ها نیز بیش از نیمی از زمان را ضرر می‌کنند. می‌توانید با استفاده از یک سیستم کارآمد نیز پشت سر هم ضرر کنید. از سوی دیگر اگر خوش‌شانس باشید، می‌توانید با انجام معامله احمقانه پول هنگفتی به دست آورید. روانشناسان این را تقویت تصادفی (random reinforcement) می‌نامند و یادگیری معامله‌گری از طریق روش آزمون‌وخطا را غیرممکن می‌سازد.

مشخص‌ترین و عملی‌ترین روش یادگیری نحوه صحیح معامله‌گری، مطالعه کتاب است. بهترین کتاب‌ها که توسط محترم‌ترین نویسندگان و بهترین معامله‌گران نوشته‌شده است را بیابید و از آن‌ها یاد بگیرید. بااینکه این شرایط ممکن است در دیگر حوزه‌های زندگی کاربرد داشته باشد، در معامله کالا می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

یکی از چند راز واقعی در معامله کالا این است که بیشتر آنچه در کتاب‌ها درباره نحوه معامله‌گری می‌خوانید، در دنیای واقعی کاربردی نیست. حتی کتاب‌هایی که توسط نویسندگان مشهور نوشته‌شده‌اند، مملو از روش‌های معاملاتی هستند که هنگام آزمودن پول خود را از دست می‌دهند. ممکن است شوکه کننده باشد اما تقریباً هیچ نویسنده‌ای که درباره کالاها می‌نویسد، کارآمدی روش‌های خود را نشان نمی‌دهد. بیشترین چیزی که می‌توان به آن امید داشت، مثال‌های انتخابی یا تست‌های اجمالی هستند.

یادگیری معامله‌گری ترکیبی از ایده‌ها و مشاهده تجربه عملی بازارها به‌صورت روزبه‌روز است. این چیزی نیست که در چند هفته روی دهد. از سوی دیگر می‌توانید حتی با هوش متوسط نیز معامله‌گر بزرگی شوید. راسل سندز معامله‌گر حرفه‌ای و مدیر پول خصوصیات یک معامله‌گر موفق را این‌گونه توصیف می‌کند: هوش به‌تنهایی شما را به معامله‌گر خوبی تبدیل نمی‌کند. موفقیت حاصل زکاوت، روانشناسی کاربردی، تمرین، نظم و ترتیب، سرمایه، خود ادراکی و کنترل احساسی است».

به‌علاوه، برای موفق بودن نباید رویکرد پیچیده‌ای داشته باشید که تنها یک فیزیکدان هسته‌ای بتواند درک کند. در حقیقت، برنامه‌های موفق معاملاتی ساده به نظر می‌رسند. آن‌ها اصول کلی معامله‌گری صحیح را به روشی کمتر منحصربه‌فرد یا بیشتر دنبال می‌کنند.

اجزای برنامه موفق معاملاتی –آغاز کار

اولین جزء هر برنامه معاملاتی مقدار سرمایه‌ای است که برای سرمایه‌گذاری در نظر دارید. این به شما بستگی دارد اما باید بفهمید که رابطه مستقیمی میان میزان سرمایه شما و احتمال موفقیت شما وجود دارد. هرچه بیشتر سرمایه‌گذاری کنید، احتمال کسب درآمد شما بیشتر خواهد شد.

حداقل مقدار قابل توصیه برای شروع چقدر است؟ بیشتر افراد حرفه‌ای موافق هستند که به حداقل 10000 دلار نیاز است. اگر شروع به انجام معامله با مبلغ کمتری بکنید، خوش‌شانس خواهید بود. شما سرمایه لازم برای استفاده از اصول مدیریت ریسک کامل را در اختیار دارید.

موضوع مهمی که باید هنگام تصمیم‌گیری درباره میزان سرمایه اولیه برای معامله کالا به یاد داشته باشید این است که مقدار سرمایه‌گذاری شما باید سرمایه ریسک» باشد. سرمایه ریسک مقدار پولی است که می‌توانید بدون این‌که بر استاندارد زندگی شما تأثیر بگذارد از دست بدهید. این باید پولی باشد که بتوانید به‌راحتی از دست بدهید. به‌حساب کالای خود به‌عنوان سرمایه‌گذاری در کار فکر کنید. بسیاری از کسب‌وکارها در این زمینه شکست می‌خورند. این زندگی است. مطمئن شوید که نگران از دست دادن پولی که بر توانایی شما برای اخذ تصمیمات معاملاتی صحیح تأثیر می‌گذارد، نیستید.

بخش بعدی برنامه معاملاتی شما به نحوه اخذ تصمیمات خود درزمینهٔ خریدوفروش می‌پردازد. تحت چه شرایطی وارد معامله می‌شوید؟ چه موقع از معاملات خود خارج خواهید شد؟ در چه بازارهایی معامله خواهید کرد؟

چهاراصل اساسی وجود دارند که باید بخشی از هر استراتژی معاملاتی باشند. آن‌ها عبارت‌اند از: 1(معامله با روند، 2) کاهش ضررها، 3(افزایش سود و 4) مدیریت ریسک. این بلوک‌های ساختمانی به‌اندازه‌ای مهم و اصولی هستند که یک کتاب کامل درباره آن‌ها نوشته‌ام. شما باید مطمئن باشید که استراتژی شما شامل این پیش‌نیازها برای موفقیت می‌شود.

اجزای برنامه معاملاتی موفق – معامله با روند

معامله با روند به این دلیل سخت است که یک نقطه خروج صعودی منطقی دورتر خواهد بود که ممکن است به ضرر بیشتر درصورتی‌که اشتباه کنید منجر شود. این مثال خوبی است درباره علت موفق بودن معامله‌گران. آن‌ها نمی‌توانند خود را به‌سختی وارد معامله کنند.

شما می‌توانید مفهوم روند را تنها در ارتباط با یک بازه زمانی خاص تعریف کنید. زمانی که روند را تعیین کنید، برای مثال باید روندی دوهفته‌ای یا شش‌ماهه یا ساعتی باشد؛ بنابراین بخش مهمی از یک برنامه معاملاتی تعیین می‌کند که برای اخذ این تصمیمات از چه بازه زمانی استفاده می‌کنید.

آیا می‌خواهید یک معامله‌گر بلندمدت یا معامله‌گر پوزیشن باشید؟ آن‌ها برای هفته‌ها یا ماه‌ها پوزیشن های خود را نگه می‌دارند. آیا تمایل دارید که معامله‌گر کوتاه‌مدتی باشید که پوزیشن های خود را تنها برای چند روز نگه می‌دارد؟ آن‌ها در طی روز بازارها را زیر نظر دارند و همیشه در همان روز وارد پوزیشن های خود می‌شوند و از آن‌ها خارج می‌شوند.

بااینکه شاید کوتاه نگه‌داشتن بازه زمانی آسان‌تر است، بهترین نتایج حاصل معامله بلندمدت‌تر است. هرچه مدت‌زمان طولانی‌تری یک معامله را نگه‌دارید، سود شما بیشتر خواهد بود.

معامله روزانه جذابیت زیادی دارد زیرا می‌توانید هرروز آن را آغاز کنید و هر شب بدون هیچ پوزیشن بازی بخوابید. بااین‌وجود، این سخت‌ترین نوع معامله‌گری است. در اینجا نحوه توصیف آن توسط Larry Williams معامله‌گر افسانه‌ای بین می‌شود: معامله روزانه بسیار استرس‌زا است. با این کار دیگر ذهن خود را درگیر نکنید. همه معامله‌گران روزانه‌ای که با آن‌ها صحبت می‌کنم پول خود را از دست می‌دهند. به‌علاوه، ارائه سیستم‌های معاملاتی روزانه سودآور بسیار دشوار است».

برای رسیدن به بیشترین میزان موفقیت، بازه زمانی لازم برای اندازه‌گیری روندها باید حداقل 4 هفته باشد؛ بنابراین شما باید تنها در جهت روند قیمت برای 4 هفته آخر یا مدت‌زمان بیشتری، وارد معاملات شوید. مثال خوبی از یک قانون ورود دنبال کننده روند، خرید در زمانی است که قیمت بستن روز بالاتر از قیمت بستن 25 روز پیش بازار باشد.

زمانی که در جهت این روند خرید معامله انجام می‌دهید، درواقع بازارها را دنبال می‌کنید تا پیش‌بینی آن‌ها. بیشتر معامله‌گران ناموفق کل حرفه خود را به دنبال روش‌های بهتری برای پیش‌بینی بازارها بوده‌اند.

اجزای یک برنامه موفق معاملاتی – کاهش ضررها

اگر به‌جای تلاش برای پیش‌بینی روندهای بازار، آن‌ها را دنبال می‌کنید، بخش مهم بعدی برنامه نحوه خروج از معاملاتی است که کارآمد نیستند. در اینجا دومین اصل اساسی دیده می‌شود.

این مفهوم حساس دیگری است که آگاهی یافتن از آن آسان‌تر است از اجرای آن در زمانی که پول واقعی درخطر قرار دارد. هیچ‌کس نمی‌خواهد با ضرر از معامله خارج شود. آن‌ها نمی‌خواهند تا پول خود را از دست بدهند. از همه مهم‌تر نمی‌خواهند بپذیرند که اشتباه می‌کردند. شما همیشه می‌توانید به دلایل بی‌شماری فکر کنید که یک معامله بازنده را ادامه داده‌اید. شما می‌توانید امیدوار باشید که بازار تغییر کند و به‌جای ضرر سود دهد.

این مثال دیگری است از جایی که معامله‌گران موفق سخت تلاش کردن را آموخته‌اند. اگر در موضوع چگونگی تبدیل‌شدن معامله‌گران خوب به معامله‌گران بد، یک‌چیز ثابت وجود داشته باشد، نگرش آن‌ها به ضرر است. معامله‌گران حرفه‌ای می‌پذیرند که ضررها بخشی از بازی هستند. ازآنجایی‌که بازارها اغلب تصادفی هستند، بهترین روش‌های معاملاتی همیشه با ضرر همراه هستند. افراد حرفه‌ای ضرر کردن را اشتباه نمی‌دانند.

این صرفاً به این دلیل است که روش‌های صحیح معاملاتی ضررهای زیادی تولید می‌کنند که پایین نگه‌داشتن میزان ضرر نسبت به سایز کلی اکانت اهمیت دارد. برای ادامه دادن معامله، باید سرمایه خود را حفظ کنید. اگر می‌توانید در جهت روند به معامله ادامه دهید، سودهای کلانی به دست خواهید آورد. بااین‌وجود اگر ضررهای زیادی داشته باشید، سرمایه شما پیش از این‌که بتوانید از معاملات پرسود بزرگ لذت ببرید، از بین خواهد رفت.

قانون احتمالات این اطمینان را به وجود می‌آورند که بدون توجه به دیدگاهتان، مطمئناً متحمل ضررهای متوالی خواهید شد. اگر درصد زیادی از اکانت خود را در هر معامله ریسک می‌کنید، پیش از خرید یکی از این ضررهای حتمی شما را نابود خواهند کرد. نگه‌داشتن ضرر تا حدود یک درصد سایز اکانت شما بهترین حالت است. در مورد حساب‌های کوچک‌تر، درصد باید بیشتر باشد. 5% در یک معامله شاید معقول‌ترین سطح ریسک باشد.

به دلیل تصادفی بودن پرایس‌اکشن کالا، شما باید به بازار اجازه دهید تا پیش از صرف‌نظر کردن از یک معامله، دچار انحراف شود. در کل شما باید بین 500 دلار و 1000 دلار برای معامله در بیشتر بازارها ریسک کنید. برای حساب‌های کوچک‌تر، صرافی Mid America Exchange معامله‌گری با قراردادهای با سایز کوچک‌تر را پیشنهاد می‌دهد که امکان معامله با ریسک کمتر را به شما می‌دهند.

بااینکه روش‌های پیچیده‌تری برای تصمیم‌گیری درباره زمان خروج از یک معامله بازنده وجود دارند، خروج پس از ضرر مقدار دلار از پیش تعیین‌شده روش خوبی است. موضوع مهم اهمیت قائل شدن برای برنامه‌تان است. شما می‌توانید یک سفارش حد ضرر را با بروکر خود بگذارید که به او خروج از معامله درصورتی‌که بازار به محدوده ضرر شما برسد را آموزش می‌دهد. شما باید همیشه برای محافظت در برابر بی‌توجهی یا تغییر عقیده در لحظه حساس، این کار را انجام دهید.

اجزای یک برنامه موفق معاملاتی – Let Profits Run

بخش بعدی برنامه جایگزین قابل قبول‌تری دارد: زمان خروج از معامله که سودآور است اصل اساسی به‌کاررفته عبارت است از Let Profits Run. به‌عبارت‌دیگر تا جای ممکن معاملات سودآور خود را ادامه دهید، زیرا احتمالاً روند ادامه می‌یابد و سود بیشتری به دست می‌آورید.

درک آن مجدداً آسان است اما نه آن‌قدر آسان در زمان استفاده از پول واقعی. سختی کار این است که اگرچه ممکن است ادامه دادن یک معامله سود بیشتری برای شما داشته باشد، ممکن است حتی کاهش یابد یا متوقف شود. ذات انسانی به‌گونه‌ای است که برای یک سود قطعی بیشتر از احتمال سود بالاتر ارزش قائل است؛ بنابراین معامله‌گران ترغیب به کسب سود زودهنگام می‌شوند. این می‌تواند برای موفقیت بلندمدت حیاتی باشد زیرا سودهای کلان برای غلبه بر مجموعه ضررهای کوچک بدیهی، لازم هستند.

روش خوبی وجود دارد تا همچنان به سود دست‌یابید درحالی‌که همچنان احتمال تغییر جهت قیمت‌ها و بیرون کشیدن بیشتر سود انباشته خود پیش از معکوس شدن روند را نمی‌پذیرید. شما در برنامه خود روشی را برای تغییر یک نقطه خروج همراه با مقداری فاصله در ورای معامله خود دارید. تا زمانی که روند مطابق خواست شما پیش برود، ر معامله باقی بمانید. اگر بازار به دلیل مقدار trailing stop شما معکوس شود، در آن نقطه از معامله خارج می‌شوید. همچنین معامله خود را اصلاح می‌کنید و در صورت معکوس شدن روند پوزیشن را معکوس می‌سازید.

یک راه برای تعیین training stop حفاظت از درصد مشخصی از سود انباشته‌شده است. این کار همیشه این اطمینان را به وجود می‌آورد که در یک معامله خوب مقداری سود نگه می‌دارید.

اجزای یک برنامه موفق معاملاتی – بازارهایی که معامله می‌کنید

ملاحظه برنامه معاملاتی دیگر، بازارهایی است که معامله می‌کنید. حدود 40 بازار فیوچرز وجود دارد که نقدینگی کافی برای سفته‌بازی هشیارانه را ممکن می‌سازد. بااین‌وجود انتخاب بازارهای خوبی که مطابق با سایز اکانت، سطح ریسک و سبک معاملاتی شما هستند اهمیت دارد.

همچنین تنوع داشتن بازارهای شما اهمیت دارد. همیشه و هرساله حرکات بزرگی در بازار روی می‌دهند اما هیچ‌کس پیشاپیش نمی‌داند جهت حرکت آن‌ها کدام سمت است. اگر به معامله یک پرتفوی متنوع بپردازید، فرصت بزرگ‌تری وجود دارد که برخی از حرکت‌های بزرگی که منجر به معاملات موفق می‌شوند را بگیرید.

ملاحظه بعدی در انتخاب یک بازار برای معامله‌گری، میل تاریخی آن به داشتن حرکات روند ساز بزرگ است. ازآنجایی‌که روند، edge شما در معامله‌گری است، می‌توانید با انتخاب بازارهای بیشتر رونددار، edge خود را افزایش دهید. در ادامه برخی از بهترین بازارهای رونددار را در بخش‌های معاملاتی مختلف مشاهده می‌کنید.

ارز ها بهترین بخش رونددار هستند. ارزهای مورد معامله عبارت‌اند از فرانک سوئیس، مارک آلمان، ین ژاپن و پوند انگلیس.

فیوچرز نرخ بهره نیز بازارهای با روند خوب هستند. T-Bonds نشانگر نرخ بهره طولانی‌مدت هستند و EuroDollar برای نرخ بهره کوتاه‌مدت هستند.

در بخش انرژی، نفت خام، نفت سفید و گاز طبیعی ابزارهای خوب معاملاتی هستند.

در بخش مواد غذایی، قهوه، آب‌پرتقال و شکر توصیه می‌شوند.

در بخش فلزات، می‌توانید طلا، نقره و مس معامله کنید.

در بخش کشاورزی، ذرت، جو دو سر، دانه سویا و پنبه بهترین هستند.

اکنون دیدی کلی از یک برنامه کلی برای معامله کالاها دارید. کلید موفقیت این است که هر استراتژی را که قصد دارید پیش از معامله به کار ببرید، تست کنید. به یاد داشته باشید که باور عموم که در کتاب‌ها می‌خوانید غالباً مؤثر است. زمانی که مداوم به کار رود بیشتر روش‌های معاملاتی کارآمد نخواهند بود.

شما نمی‌توانید برنامه خود را تست کنید مگر این‌که خاص باشد. قوانین باید قاطع و عینی باشند. داشتن یک برنامه کاملاً تست‌شده برای حفظ اعتمادبه‌نفس حیاتی است. به این دلیل که برای ادامه معامله برنامه به‌واسطه دوره‌های ضرر آوری که هر سیستم و هر معامله‌گر خوبی با آن روبرو می‌شوند به اعتمادبه‌نفس نیاز است.

اعتماد به روش‌های غیر کامپیوتری تست کردن تردید بسیاری به همراه دارد. استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری که دیدگاه خاص یا چند دیدگاه را تست می‌کند، بهترین کار است. شما باید روش صحیح تست و ارزیابی دیدگاه‌های معاملاتی را بیاموزید.

اجزای یک برنامه موفق معاملاتی – مدیریت ریسک

اصل اساسی آخر در مورد معامله‌گری دیگر اصول را پوشش می‌دهد. مدیریت ریسک به‌اندازه دیگر موارد مهم است زیرا با مدیریت ریسک می‌توانید ضررها را کاهش دهید و سرمایه خود را حفظ کنید.

مهم‌ترین جزء مدیریت ریسک پایین نگه‌داشتن ضررهایی است که در حال حاضر نیز بخشی از برنامه معاملاتی شما هستند. هرگز زمانی که باید ضررها را کاهش دهید تسلیم ترس یا امید نشوید. جلوگیری از ضررهای بزرگ یکی از آسان‌ترین مواردی است که یک معامله‌گر می‌تواند برای افزایش فرصت یک موفقیت طولانی‌مدت انجام دهد.

جزء بعدی ریسک بازاری است که در آن معامله انجام می‌دهید. برخی از بازارها نسبت به دیگران نوسان و ریسک بیشتری دارند. بعضی از بازارها نسبتاً آرام هستند. اگر اکانت کوچکی دارید، پول زیادی را در معامله قرار ندهید مثلاً در قراردادهای پر نوسان مانند شاخص سهام S&P 500. بهتر از زمانی که از قراردادهای کوچک یا متوسط برای حفظ ریسک خود نسبت به سرمایه استفاده می‌کنید، عمل کنید. احساس نکنید که باید هر بازاری را که حرکت ساز است معامله کنید. کنترل ریسک خود را بر کسب سود کلان قرار دهید.

بزرگ‌ترین ریسک‌ها برای معامله‌گران کالا حاصل رویدادهای غافلگیرکننده‌ای هستند که سبب حرکت سریع بازارها برای خروج از نقطه ترک معامله از پیش تعیین‌شده خود می‌شوند. بااینکه نمی‌توانید هرگز این ریسک‌ها را به‌طور کامل حذف کنید، می‌توانید با برنامه‌ریزی پیشرفته مانع بروز آن‌ها شوید. به ریسک رویدادهای غافلگیرکننده همچون گزارش‌های مربوط به محصولات، یخبندان، سیل، مداخله‌های ارزی و جنگ توجه کنید. بیشتر اوقات احتمالات مشخص می‌شوند. در بازارهایی که این نوع رویدادها ممکن هستند معامله بیش‌ازحد انجام ندهید.

با نسبت صحیحی به سرمایه خود معامله کنید. انتظارات واقع‌گرایانه داشته باشید. با اکانت خود بیش‌ازاندازه معامله نکنید. طمع یکی از موانع مخرب برای موفقیت است. معامله کالا بسیار جذاب است زیرا کسب درآمد بالا در یک دوره کوتاه زمانی ممکن است. از سوی دیگر هر چه برای برآورده کردن توقعات مذکور بیشتر تلاش کنید، کمتر احتمال دارد به سود برسید.

استقبال فراگیر از آن در صنعت سبب می‌شود که افراد به این باور برسند که می‌توانند با تلاش فراوان به سود چشمگیری دست یابند. بااین‌وجود ریسک متناسب با ریوارد است. هرچه سودی که دنبال می‌کنید بیشتر باشد، ریسک بیشتری باید بپذیرید. حتی فرض کنید که از روشی استفاده می‌کنید که یک edge آماری به شما می‌دهد که تقریباً هیچ‌کس نیست، شما باید همچنان به خاطر کاهش سرمایه خود تا رسیدن به موفقیت نهایی تلاش کنید.

بهتر است برای شروع و تا زمانی که به استفاده از سیستم خود از طریق سختی‌هایی که همه با آن‌ها روبرو می‌شوند مسلط شوید، به فکر کسب سودهای کمتر باشید. مدیران حرفه‌ای پول در کل از سودهای ثابت سالیانه تا 20% راضی هستند. اگر افراد حرفه‌ای با استعداد از آن راضی باشند، شما باید از چه راضی باشید؟ افراد منظم می‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند. برای یک سیستم مکانیکی خوب که در بهترین بازارها تنوع دارد واقع‌گرایانه است که انتظار سودهای سالیانه در رنج 25 تا 50% داشته باشد.

آخرین مورد درباره ایجاد یک برنامه معاملاتی. جذب آپشنز معاملاتی به‌عنوان جایگزین کم ریسک تر برای فیوچرز نشوید. بااینکه ریسک دلاری خریدوفروش‌ها ممکن است به نظر کمتر و قطعی‌تر برسند، احتمال موفقیت بلندمدت بعید می‌رسد.

معامله‌گران حرفه‌ای باتجربه همچون Larry Williams با این موضوع موافق هستند که:  آپشنز بازی بسیار سختی هستند زیرا باید دو کار انجام دهید: باید از بازار و زمان جلو بزنید. شاید برخی از افراد پیچیده بتوانند آپشنز را معامله کنند. من بیش از سی سال است که به معامله موفق سهام و کالاها مشغول هستم اما معامله آپشنز را به دلیل دشواری انجام نمی‌دهم.»

بهترین راه برای معامله آپشنز فروش آن‌ها به معامله‌گران کوچک است. این همان کاری است که افراد حرفه‌ای درزمینهٔ آپشنز انجام می‌دهند. بااین‌وجود فروش آپشنز ریسک بیشتری دارد و از معامله فیوچرز سخت‌تر است. مگر این‌که سرمایه خوبی در اختیار داشته باشید و تمام‌وقت به‌عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای آپشنز مشغول باشید که به سراغ فیوچرز رفته است.

اگرچه بازارهای کالا از بیرون به نظر پیچیده می‌رسند، انجام معامله پول کاملاً ساده است. شما از یک برنامه اثبات‌شده استفاده می‌کنید که با روند معامله می‌کند، ضرر را کاهش می‌دهد و سوددهی را ادامه می‌دهد. شما سیستم خود را در گروه انتخاب‌شده‌ای از بازارها معامله می‌کنید. شما با سرمایه کافی آغاز می‌کنید و به مدیریت ریسک توجه می‌کنید. Richard Dennis پس‌ازاین نوع رویکرد معاملاتی 200 میلیون دلار کسب کرد.

مشکلات روان‌شناختی:

در ادامه برخی از مشکلات روان‌شناختی دیگر که باید از آن‌ها اجتناب کرد را مطرح می‌کنیم برای رسیدن به موفقیت به دیگران وابسته نباشید. بیشتر افرادی که به آن‌ها اعتماد می‌کنید احتمالاً معامله‌گران کارآمدی نیستند. برای مثال: بروکرها، مربیان، مشاوران، دوستان. استثناهایی هم وجود دارند اما زیاد نیستند. تنها برای دریافت کمک‌های دفتری یا حمایت از فرآیند تصمیم‌گیری خود به دیگران وابسته باشید.

شاید شما روش‌ها یا سیستم‌های معاملاتی را از دیگران یا کتاب‌ها دریافت کنید، اما مطمئن باشید که آن‌ها را پیش از معامله با دقت تست کنید. سیستم‌های خوبی که می‌توانید خریداری کنید با نرم‌افزار کامپیوتری همراه هستند که امکان تست کردن جامع را فراهم می‌کند.

دیگران را به خاطر شکست‌های خود سرزنش نکنید. این دام آسانی است که گرفتارش شوید. مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، خود را در موقعیت قرار می‌دهید؛ بنابراین شما مسئول پیامد نهایی هستید. تا زمانی که مسئولیت هر چیزی را بپذیرید، قادر به تغییر رفتارهای نادرست خود نخواهید بود.

به بلندمدت فکر کنید. دیدگاه خود را بر اساس عملکرد کوتاه‌مدت تعیین نکنید. به‌واسطه شانس هر سیستم دشواری به نظر خوب می‌رسد، حتی برای دوره‌های نسبتاً بلند زمانی. برعکس بهترین سیستم‌ها دوره‌های پرضرر بسیاری دارند. اگر سیستمی را بر اساس عملکرد کوتاه‌مدت آن قضاوت کنید، احتمالاً بهترین سیستم‌های موجود را رد می‌کنید.

بیشتر معامله‌گران در معاملات خود به سرمایه‌گذاری خود به‌اندازه‌ای مطمئن هستند که از عهده ضرر برنمی‌آیند. چند ضرر پیاپی می‌توانند ویرانگر باشند. این موضوع سبب می‌شود تا روش‌ها و سیستم‌های معاملاتی خود را بر اساس عملکرد کوتاه‌مدت ارزیابی کنند. معامله‌گری یک سیستم را بر اساس چند معامله آغاز نکنید و اعتمادبه‌نفس خود را پس از چند ضرر از دست ندهید. عملکرد را بر اساس معاملات زیاد و نتایج چندساله ارزیابی کنید.

مشکل روان‌شناختی معامله موفق را دست‌کم نگیرید. Robert Rotella این آسیب را در کتاب The elements of Successful Trading شرح می‌دهد: معامله‌گری یکی از پراسترس‌ترین تلاش‌های قابل‌تصور است. ضرر کردن هرروزه با یک استراتژی که تنها مدتی قبل عملکرد خوبی داشت می‌تواند تجربه وحشتناکی باشد. عملکرد معاملاتی می‌تواند در اوقات خوب و بد همواره پر نوسان باشد. بازار می‌تواند به روان شما آسیب برساند و روح شما را تحلیل برد. این تجربه‌های بد تا زمانی که معامله انجام دهید هرگز پایان نخواهند یافت. هرچه به‌عنوان یک معامله ر موفق‌تر باشید، پول بیشتری را از دست خواهید داد.»

به معامله‌گری به شکل صحیح و به‌عنوان بخشی از زندگی متوازن خود ادامه دهید. معامله‌گری ازنظر احساسی و بدون توجه به این‌که عملکرد خوب یا بدی دارید، خاص است. اجازه دادن به احساسات لحظه‌ای که شما را وارد مشکلات استراتژیک و تاکتیکی می‌کنند، آسان است.

در دوره‌هایی که به موفقیت دست می‌یابید زیاد خوشحال نباشید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که معامله‌گران می‌کنند افزایش معاملات خود پس از یک دوره موفقیت است. این بدترین چیزی است که می‌توانید انجام دهید زیرا همیشه بعد از دوره‌های خوب دوره‌های بد می‌آیند. اگر معاملات خود را دقیقاً پیش از دوره‌های بد افزایش دهید، دو برابر سریع‌تر از زمانی که پول به دست آورده‌اید آن را از دست می‌دهید.

شاید دانستن این‌که چگونه معاملات خود را در یک اکانت درحال‌توسعه افزایش دهید، دشوارترین مشکل برای معامله‌گران موفق است. در هنگام معامله احتیاط کنید. بهترین زمان افزودن پس از ضرر و کاهش سود است.

در زمان ضرر افسرده نشوید. معامله‌گری بسیار به گلف شبیه است. همه گلف بازها بدون توجه به توانایی خود، چرخه‌هایی از بازی قوی و ضعیف را دارند. زمانی که یک گلف باز خوب بازی می‌کند، این‌گونه فرض می‌کند که در سوئینگ خود رازی را یافته است و هرگز دوباره ضعیف بازی نمی‌کند. زمانی که به توپ ضربه نادرستی می‌زند، نگران است که نتواند این عقب افتادن را جبران کند.

معامله کری هم بسیار به این شرایط شبیه است. زمانی که کسب درآمد می‌کنید، درباره این‌که چقدر معامله‌گری شما فوق‌العاده است و این‌که چقدر آن را توسعه دهید تا به ثروت برسید فکر می‌کنید. زمانی که ضرر می‌کنید، اغلب به کنار گذاشتن کامل معامله فکر می‌کنید. با کمی تمرین، می‌توانید کنترل هر دو حد احساسی را بر عهده بگیرید. شاید هرگز آن‌ها را به‌طور کامل کنترل نکنید، اما حداقل اجازه ندهید که شادی و ناامیدی سبب شوند تا تغییرات تضمین نشده‌ای در رویکرد خود ایجاد کنید.

دیگر مشخصات معامله‌گران خوب عبارت‌اند از خودآگاهی، توازن و خودکنترلی. اگر بتوانید بر خود کنترل داشته باشید، می‌توانید بازارهای فیوچرز را نیز کنترل کنید.

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!
استراتژی معاملاتی

نکات طلایی برای انتخاب استراتژی معاملاتی

آنچه در این پست میخوانید در مقاله‌های پیشین، درباره استراتژی معاملاتی و رویکرد این استراتژی‌ها در بازارهای مالی گفتیم. تصمیم‌گیری…

بیشتر بخوانید
خرید پله ای

خرید پله ای: یک استراتژی ماندگار برای سرمایه گذاری در بیتکوین

آنچه در این پست میخوانید در هر دوره از بول مارکت بیتکوین، سر و کله ی گروه جدیدی از اساتید…

بیشتر بخوانید
etf

etf چیست؟

آنچه در این پست میخوانید صندوق سرمایه گذاری قابل معامله صندوق سرمایه گذاری قابل معامله صندوق سرمایه گذاری قابل معامله…

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.